یکی از حقوق افراد در زندگی حق نظر دادن است. بله، همان که به آن آزادی بیان هم میگویند. شاید همیشه فکر کردهایم آزادی بیان یک حق سیاسی بزرگ در جهان است اما اینطور نیست. آزادی بیان در همین زندگی روزمرهی خودمان مصداق دارد.
همهی ما حق داریم نظراتمان را آزادانه بیان کنیم. اما باید شرایط و اوضاع را هم در نظر بگیریم. شاید بگویید «این که میشود سانسور کردن خود.» اما نه. این یعنی در نظر گرفتن آداب اجتماعی و اصول معاشرت. مثلا فکرش را بکنید شما سر کلاس درس نشسته اید و معلمتان دربارهی یک موضوعی نظرش را میگوید. ممکن است شما با او کاملاً مخالف باشید و البته هیچ اشکالی هم ندارد. اما لازم است به جایگاهی که او در کلاس دارد احترام بگذارید و یک دفعه نگویید که «آقا یا خانم من با شما مخالفم و به نظرم اصلاً هم اینجوری که میگویید نیست.»
خودتان را بگذارید جای معلمتان. چه حسی پیدا میکنید از اینکه دانشآموزتان که جای فرزندتان است اینطوری کوبنده با شما مخالفت کند؟
پس برای بیان نظراتتان به شرایط هم توجه کنید.
رئیس بازی که نداریم! اگر واقعاً به آزادی بیان اعتقاد داریم باید در عمل هم به آن پایبند باشیم. خیلی از افراد فکر میکنند همیشه و در همه جا باید حرف حرف آنها باشد و اگر کسی حرفی مخالف با خودشان بزند تا ابدالدهر با او دشمن میشوند و به چشم یک فرد بی درک و شعور به او نگاه میکنند!
آزادی بیان یعنی همه در بیان نظراتمان با هم برابریم. یعنی همه میتوانند نظر بدهند و این از حقوق افراد است که دیگران نظرات آنها را بشوند و به آنها احترام بگذارند حتی اگر نظری کاملاً مخالف داشته باشند.
همان طور که نظر تو محترم و قابل قبول است نظرات افراد دیگر هم محترم و قابل قبول است. ما باید به حدی از رشد فکری برسیم که بتوانیم نظرات مخالف را بشنویم و به آنها احترام بگذاریم حتی اگر قبولشان نداریم.
مثل بولدوزر از روی دیگران رد نشوید و با خاک یکسانشان نکنید! اگر حرفی میزند که کاملاً با نظر شما مخالف است صبور باشید. تا انتها به آن گوش بدهید و بعد خیلی آرام و با دلیل اعلام کنید که شما نظری دیگر دارید.
این طور نیست که فکر کنیم همیشه افرادی که سن بالاتر و تجربهی بیشتری دارند نظرات بهتری میدهند. گاهی افراد جوان تر و کم تجربه تر نظراتی عالی دارند. بنابراین باید یاد بگیریم که به همهی نظرات با دقت گوش دهیم و اگر فهمیدیم که برخی از آنها واقعاً به کار میآیند از آنها استفاده کنیم.
مثلاً در یک خانواده ممکن است کوچک ترین فرد دربارهی یک مسئله ی مشخص نظر خیلی خوبی داشته باشد. در این شرایط همه ی اعضای خانواده باید به نظر فرد کوچک تر توجه کنند و اگر آن را مناسب میبینند از آن استفاده کنند.
در واقع برای اینکه آزادی بیان را رعایت کنیم باید پیش زمینههای ذهنی را از خودمان دور کنیم. پیش زمینه هایی که مثلاً میگویند عضو کوچک خانواده متوجه شرایط نیست و نمیتواند نظری مفید بدهد.
منبع : نشریه ی اینترنتی نوجوانها