عده ای از مطالعه لذت نمی برند. دانشآموزان و دانشجویان مطالعه و آمادگی برای امتحان را تا ساعتهای آخر شب امتحان عقب میاندازند. برخی افراد از مطالعه برای ارتقای سطح علمی و حرفهای خود فراریاند. برخی افراد شاغل به حدی از مطالعه برای آزمونهای شغلی بیزارند که به فکر تغییر شغل میافتند. عدهای فهرست بلندبالایی از کتابهای نخوانده دارند؛ اما از آنجا که از مطالعه لذت نمیبرند، خواندن این کتابها را پشت گوش میاندازند. شاید شما هم جزء افرادی باشید که مطالعه برایشان خوشایند نیست. اگر لذت بردن از مطالعه را یاد بگیرید، کلید پیشرفت در بسیاری از زمینههای شغلی، تحصیلی و اجتماعی را به دست میآورید.
افرادی که از یادگیری مطالب جدید بیشترین لذت را میبرند، میتوانند عادتهای جدیدی در خود ایجاد کنند، در شغلشان پیشرفت کنند و تواناییها و نقاط قوت خود را گسترش دهند؛ البته تا زمانی که ترس از مطالعه راهشان را برای یادگیری مطالب جدید سد کرده باشد هیچ کدام از این پیشرفتها حاصل نخواهند شد.
«علت دوست داشتن یا دوست نداشتن یک فعالیت» یکی از مباحث گسترده در روانشناسی است. برخی از این دوست داشتنها و دوست نداشتنها ذاتی و غریزی و بسیاری از آنها اکتسابیاند. ما یاد میگیریم فعالیتهای موردعلاقه مان را به دوست داشتنهای ذاتی مان ربط دهیم. همچنین نفرتمان از برخی فعالیتها را به نفرتها و بی علاقگیهای ذاتیمان ربط میدهیم. گاهی این اثر به قدری قدرتمند است که یک علاقه عمیق و نیرومند ذاتی بر یک نفرت نسبتا ذاتی غلبه میکند.
علاقه به غذاهای تند مثال خوبی برای این بحث است. فلفلهای تند حاوی مادهای به نام کپسایسین هستند. کپسایسین گیرندههای درد و گرمای زبان را تحریک میکند و باعث میشود که هنگام خوردن فلفل احساس سوزش داشته باشید. با این حساب، وقتی احساس درد و سوزش دارید باید خوردن فلفل را متوقف کنید نه اینکه به خوردن آن ادامه دهید!
پس چرا برخی از مردم خوردن غذاهای تند را دوست دارند؟ زیرا آنها یاد گرفتهاند که بین تندی فلفل و طعم غذاهای خوشمزه و دلچسبی مثل پیتزا پپرونی و فلافل و سمبوسه ارتباط برقرار کنند. بهعبارت دیگر، فلفل طعم غذاهای خوشمزه و تند را برای افراد تداعی میکند؛ بنابراین حتی ممکن است عده ای به طعم تند فلفل اعتیاد پیدا کنند و غذاهای تند را بیشتر از غذاهای ملایم دوست داشته باشند.
مطالعه فعالیت ذهنی طاقت فرسا و دشواری است. گاهی هنگام مطالعه احساس استیصال و ناامیدی میکنید. شما هنگام مطالعه در حال یادگیری مطالب دشوار هستید و در این وضعیت، گشتن به دنبال کارهای آسانتر یا سرگرم کننده تر، واکنش طبیعی ذهن است.
وقتی مطالعه تداعی کننده احساسات ناخوشایندی مثل استرس آزمون، شکست، خستگی در مدرسه و برخورد بد معلم و همکلاسیها باشد، احساس منفی ما درباره مطالعه شدت میگیرد؛ اما اگر بتوانید مطالعه را به فعالیتهای جذاب تری ربط بدهید، ارتباط ذهنی جدیدی ایجاد خواهید کرد. به این ترتیب، احساس هیجان و علاقه و شوق جای احساساتی مثل استرس و خستگی و ناامیدی را خواهند گرفت.
بعد از اتمام مطالعه هر فصل از کتاب، یک بستنی بخورید. به همین سادگی! البته معلوم نیست که این شرطی بودن تا کِی مؤثر خواهد بود. در هر صورت، شما میدانید که میتوانید یک فصل را نخوانده رها کنید و به سراغ فصل بعد بروید. علاوه بر این، توقع دریافت پاداش برای پیشرفتهای کوچک کل فرایند مطالعه را دچار تأخیر میکند. همین مسئله باعث میشود نگرانی بابت عملکرد ضعیفتان به احساس منفی شما دامن بزند.
یافتن رابطه بین مطالعه و چیزی که بسیار دوست دارید راهکار هوشمندانه تری نسبت به بستنی خوردن بعد از هر فصل است. شاید مطالعه آمار و ارقام عملکرد تیمهای ورزشی خسته کننده باشد، اما اگر به ورزش علاقه دارید، با مطالعه این اعداد میتوانید علت برد و باخت تیمهای ورزشی را درک کنید. برنامه نویسی کامپیوتر شاید زجرآور باشد، اما با فکرکردن به اینکه با یادگیری برنامه نویسی میتوانید وب سایت یا بازی کامپیوتری طراحی کنید، به مطالعه در این زمینه تشویق میشوید.
تمام موضوعات جهان با زنجیرهای کوتاه یا بلند به هم مربوط هستند. یافتن این رابطهها و پررنگ کردنشان کمکتان میکند علایق جدیدی در خود ایجاد کنید. وقتی درک کنید چگونه فعالیتی به ظاهر ناخوشایند مثل مطالعه به هدفی خوشایند منجر میشود، از آن فعالیت لذت خواهید برد.
پیشرفت ذاتا عاملی مشوق است. وقتی ارتباط بین پیشرفت و کارها را ببینید، به طور طبیعی تمایلتان به انجام آن کار تقویت میشود. آرنولد شوارتزنگر بیش از حد تمرین میکرد، زیرا از درد عضلاتش بعد از تمرین لذت میبرد. او معتقد بود دردِ جزئیِ عضلاتش با رشد آنها ارتباط دارد. همین باور باعث میشد او از تمرینهای سخت بدنسازی لذت ببرد.
اگر میزان پیشرفت تان را ببینید و درک کنید، از مطالعه لذت خواهید برد؛ مثلا اگر مشغول یادگیری زبان هستید، برای هر روز یک فهرست از کلمات تهیه کنید و در پایان روز جلوی کلماتی که یاد گرفتهاید علامت بزنید. وقتی ببینید با مطالعه در هر روز به هدف تعیین شده تان نزدیک تر میشوید، از مطالعه لذت خواهید برد. نقشهای از تمام مطالبی که باید مطالعه کنید، بکشید و بعد از مطالعه هر مطلب، آن را روی نقشه رنگ کنید و قلمرو دانشتان را روی نقشه گسترش دهید. با این روش پیشرفت تان در رسیدن به هدف را تصویرسازی میکنید که در نتیجهاش، انگیزهتان برای پیشرفت و رسیدن به هدف چندبرابر میشود.
این راهکار شاید کمی سخت و عجیب به نظر برسد و شاید بپرسید وقتی من از مطالعه بیزارم، افزودن به حجم مطالعات چه کمکی به من خواهد کرد.
برخی از افراد داخل مارپیچ اعتماد به نفس پایین گیر میکنند. آنها عملکرد قابل قبولی در مدرسه ندارند و بنابراین احساسشان نسبت به مطالعه روز به روز بدتر میشود؛ با این حساب نمیتوانند به خوبی مطالعه کنند و عملکردشان در مدرسه ضعیف تر میشود و این چرخه مدام ادامه مییابد. وقتی یک پروژه مطالعه فردی تعریف کنید، منشأ بازخورد منفی را حذف خواهید کرد و از این مارپیچ نجات خواهید یافت. وقتی شما هدف، علایق، روشها و اصول خود را تعیین میکنید و کار روی یک پروژه را شروع میکنید، وارد چرخهای مثبت میشوید و احتمال موفقیت شما افزایش مییابد. اگر موضوع پروژه مطالعاتیتان به مباحث مدرسه نزدیک باشد، اعتماد به نفسی که در پروژه تان به دست میآورید موجب بهبود عملکردتان در مدرسه میشود.
انسان عاشق فعالیتهای ذهنی چالش برانگیز است. حل جدول کلمات و چیدن یک جورچین دشوار برای بسیاری از افراد جنبه سرگرمی دارد، اما اگر همین افراد مجبور بودند این کارها را به عنوان تکالیف کلاسی انجام دهند، به احتمال زیاد از انجام آنها متنفر میشدند. علت چیست؟ علت این است که ارزیابی عملکرد در آینده، شبه داوطلبانه بودن و ضروری بودن ممکن است تمام شوقتان برای کار را از بین ببرد.
فرض کنید مجبور به حل جدول کلمات هستید و میدانید که اشتباهتان در حل جدول، زندگی تان را نابود خواهد کرد. در این صورت، از حل جدول به اندازه زمانی که آن را فقط برای سرگرمی انجام میدادید لذت نخواهید برد؛ بنابراین یکی از مؤثرترین روشها برای لذت بردن از مطالعه این است که هنگام مطالعه فقط و فقط روی عمل مطالعه تمرکز کنید و فکرکردن به امتحان و پاسخ به معلم و ترس از آینده را کنار بگذارید.
به آینده فکر نکنید. فقط روی جورچینی که روبه رویتان قرار دارد متمرکز شوید و برای حل آن تلاش کنید.
به جای اینکه به تحمیلی بودن کاری که به شما سپرده شده فکر کنید، روی روند کار و چگونگی انجامش تمرکز کنید. انسان از طریق بازی یاد میگیرد. هرچه مطالعه را به بازی شبیه تر بدانید، بیشتر از مطالعه لذت میبرید و بیشتر یاد میگیرید.
هیچکدام از قدم های ذکرشده نمیتوانند یک شبه نفرت شما از مطالعه را به عشق تبدیل کنند. مارپیچ شرطی شدنهای تقویتی ریشه ای چندساله دارد و حل آن زمان زیادی میطلبد. با وجود این، اگر راهکارهای این مقاله را آگاهانه در زندگی خود اعمال کنید، میتوانید شدت نفرتتان از مطالعه را کاهش دهید. با کمک این قدمها میتوانید مطالعه را از فعالیتی به ظاهر ناخوشایند به فعالیتی جالب برای خودتان تبدیل کنید. حتی تغییرات بسیار کوچک در احساستان نسبت به مطالعه به کاهش استرس خودتان کمک میکند و باعث میشود مطالعه را کمتر پشت گوش بیندازید. یادگیری چگونگی لذت بردن از مطالعه مهم تر از یادگیری مطالعه اصولی است. اگر بیاموزید از چالشها لذت ببرید و به آنچه یاد میگیرید با دید مثبت نگاه کنید، عملکردتان بهتر خواهد شد.
منبع : رسانه آموزشی و آنلاین «چطور»