نقش زنان در امری مثل جنگ، آن هم جنگی مثل هشت سال دفاع مقدس کشور ما در برابر هجوم دشمن بعثی، آنقدر گسترده است که نمیتوان آن را از نقش مردان جدا کرد. اگر تعداد مردان ما در خط مقدم جبهه و جنگ تن به تن و دفاع از مرزهای کشورمان چشمگیرتر بود، در مقابل زنان کشورمان هم همزمان در جبهههای مختلف میجنگیدند و اثری از خود برجای میگذاشتند که اگر نبود، شاید پیروزی هم نتیجه جنگیدن رزمندگان غیورمان نمیشد. در وهله اول مادران سرزمینمان مشغول تربیت کردن فرزندانی بودند که سرمایههای واقعی میهن بودند. در کنار آنها اما زنان جوان، نقش دیگری داشتند، آنها همسرانشان را آماده حضور در جبهههای جنگ میکردند، در ستادهای پشتبانی در امر پرستاری و امداد رسانی به مجروحین و آماده سازی مهمات و غذا از عوامل اصلی بودند، عکاسی و خبرنگاری جنگ میکردند و هر کار دیگری که بخصوص در بخش پشتیبانی جبهههای جنگ لازم بود.
در دوران دفاع مقدس، زنان سپاه و بسیج خرمشهر از اولین زنانی بودند که در مناطق عملیاتی باقی ماندند و کارهایی از جمله حافظت از انبار مهمات و رساندن آن به رزمندگان، کندن سنگر، تهیه و طبخ غذا برای رزمندگان مشغول شدند. در ادامه، این حضور تنها به زنان مناطق جنگی معطوف نشد و زنان کشورمان از مناطق مختلف در جبههها حضور پیدا کرده و در بخشهای مختلف با سایر رزمندگان اسلام هم قدم شدند. امام خمینی (ره) درخصوص نقش بانوان در جبهههای حق علیه باطل میفرماید: «من هروقت بانوان محترم را میبینم که با عزم و اراده قاطع در راه هدف ما حاضر به همه طور زحمت بلکه شهادت هستند، مطمئن میشوم که این راه به پیروزی منتهی میشود.»
درخصوص شرکت مستقیم بانوان در عملیاتها و روایت آنها بعضاً غفلت شده است و رشادتهای آنها در این عرصه از نظرها دور مانده است. آمنه وهابزاده، جانباز شیمایی دوران دفاع مقدس، در دوران جوانی خود و در همان اوایل جنگ عازم جبهه میشود. او میگوید: «روز دهم جنگ، با سیصد نفر از خواهران به جبهه اعزام شدیم، وقتی به ماهشهر رسیدیم بعضی همانجا ماندند و من همراه بقیه راهی خط مقدم شدم. آن زمان خط مقدم خرمشهر و آبادان بود. ...بعدها در عملیات ثامن الائمه و بیتالمقدس شرکت کردم. در والفجر یک شیمیایی شدم، هفت بار مجروح شدم و پای چپم ترکش خورد.»
در مثال دیگری از حضور زنان جوان در دفاع مقدس، میتوان به حضور خانم فاطمه نواب صفوی در آستانه سی سالگی در جبهههای جنگ به عنوان یک بانوی چریک اشاره کرد، یک جانباز درخصوص او میگوید: «خانم فاطمه نواب صفوی، به عنوان دیدبان به طرف بهمن شیر رفته بود، او با اطلاعات موثر و مفیدی که از موقعیت دشمن میداد، در موفقیت عملیات نقش تعیین کنندهای را ایفا کرد. در آخرین دیدار او را در حالی دیدم که پیکر شهیدی را با خود حمل میکرد، معلوم شد که از یک عملیات موفق چریکی بازمیگردد.»
بانوان جوان در آن دوران حتی در پی جنگ با عراق به اسارت هم درآمدهاند، فاطمه ناهیدی که آن روزها دختری بیست و چهارساله بوده پس از فارغ التحصیلی در رشته مامایی، با سفر به مناطق محروم، میکوشد تا در این عرصه کمک کند، بعدها خبر جنگ را که میشنود عازم جبهه میشود. نام او در لیست زنانی بود که به اسارت عراق درآمدند، او و هم بندیانش، معصومه آبادی 17 ساله، مریم بهرامی و حلیمه آزموده، 40 ماه در اسارت به سربردند. در دوران اسارت 17 روز تمام اعتصاب کردند تا آنها را از زندان سیاسی الرشید به اردوگاه مخصوص اسرا ببرند. آنها سرمشق اسرا بودند، با حجابشان، کلامشان و استقامتشان.
اینها تنها چند مثال و چند نمونه از رشادتهای شیرزنان ایرانی، به خصوص زنان جوان در دوران دفاع مقدس است. همه میدانیم که اگر زنان در آن دوران در کنار مردان نبودند زحمات رزمندگان اسلام به بار نمینشستند.