جگر شیر نداری سفر عشق مکن

جناب کشتکار ضمن معرفی خود از خانواده تان برایمان بگویید؟
 محسن کشتکارجانباز 25 درصد هستم، افتخار می کنم که دو برادرم حسین و محمد در جنگ شهید شدند و برادر دیگرم هم به نام ابوالفضل جانباز  است. مادر من در 36 سالگی در سال 1359 مرحوم شد و پدرم هم در سال 1360 به رحمت ایزدی رفت.  پنج برادر دارم و فرزند دوم خانواده هستم. از این رو سرپرستی چهار بردار پس از فوت پدر بعهده من و برادر بزرگتر از من بود.

محمد وحسین در محافل اجتماعی چگونه بودند کمی درباره آنها بگویید؟

با توجه به سن کمشان از درک سیاسی خوبی برخوردار بودند وبه مسائل روز آگاه بودند. آنها شجاع، عاشق امام، افتخار حضور در جبهه و دین دار بودند به طوریکه نماز اول وقت را هیچ وقت فراموش نمی کردند وهمیشه در مراسم سیاسی واجتماعات حضور پر رنگ داشتند.
 
به خاطر دارید چگونه شهید شدند؟
اولین برادر من حسین در تاریخ 27/11/64 در عملیات والفجر 8 و دقیقا 14 روز بعد از ازدواج به شهادت رسید. در آن زمان ۲۱ ساله بود. برادر دومم محمد  16 سال بیشتر نداشت که متاسفانه در عملیات کربلای 8 منطقه شلمچه به شهادت رسید. جالب اینجاست که پشت کمرش نوشته شده بود  «جگر شیر نداری سفر عشق مکن» او مورد اصابت گلوله ی تانک قرار گرفت و سر، سینه و دست سمت راستش مجروح شد وبعد به مقام شهادت نائل شد.
 
اطلاع دارید حسین ومحمد در کدام عملیات ها حضور داشتند وچه سمتی داشتند؟
 شهید حسین از سال ۱۳۶۱ در عملیات‌های مختلف و بصورت ثابت از کادر لشکر عملیاتی ۱۷ علی ابی طالب بود و به عنوان فرمانده گروهان ادوات و هدایت آتش مینی کاتیوشا لشکر فعال بود. محمد هم در عملیات‌های خیبر و ...  به عنوان بی سیم چی فرمانده گردان سید الشهدا لشکر عملیاتی علی ابن ابی طالب حضور داشت.

خوب کمی هم درباره برادر دیگرتان که اکنون جانباز  است برایمان بگویید؟
ابوالفضل هم برادر دیگرم است که در عملیات‌های مختلف حضور داشت و در عملیات کربلای ۴ مجروح شد واکنون هم به عنوان جانباز در اجتماع حضور دارد.