رنگ قرمز:
من رنگ قرمز هستم که اون بالا نشستم
وقتی منو می بینه ایست می کنه نمی ره
هر ماشینی که این جاست اگر نایستد خطاست
رنگ زرد:
من احتیاطم ببین چه با نشاطم
من دوست قرمز هستم که این وسط نشستم
چشم که روشن می شه از سرعتم کم می شه
رنگ سبز:
من رنگ سبز اینجا که این پایین نشستم
وقتی که روشن می شم زود زود همه رد می شن
تا خیلی خوب و راحت برن خونه سلامت
دویدم و دویدم سر چهار راه رسیدم
سه تا چراغ رو دیدم یکی رنگش سرخ بود
یکی رنگش زرد بود یکی رنگش سبز بود
از قرمزش ترسیدم از ترس به خود لرزیدم
زردش که شد نمایان رفتم لب خیابان
چراغ سبز و دیدم بی اختیار خندیدم
آی خنده خنده خنده آهسته تر راننده
سه رنگ زیبا آن خیلی تماشا داره
وقتی که قرمز میشه حرکت نکن بچه جان
چونکه ماشین می رسه با سرعت فراوان
وقتی که زرده چراغ برو لب خیابان
به چپ و راست نگاه کن تا نشوی پشیمان
وقتی که سبزه چراغ راحت و آسوده باش
از روی خط سفید راه برو یواش یواش
چراغ راهنماییم
کنار این خیابونم
توی خیابون شما
سال های سال مهمونم
چشمای من سبز و زرد و فرمزه
گوشای من پر از صدای های و هوی
صدای بوق و ترمزه
وقتی که قرمزم به تو میگم ایست
که حالا نوبتت نیست
سبز که میشم به رنگ سبز برگ ها
حالا میگم بفرما
موقع ایست ماشینا یواش برو یواش بیا
ماشین سواری چه اسون بشین و برو خراسون
وقتی ماشین میرونی یک چیز باید بدونی
چراغ راهنمایی اگر دیدی یه جایی
سرخ که شد راه نیست ایست کن ایست ایست
سبز که شد راه داد خدا به همراهت باد
وقت پلیس بازی شده چه خوبه و چه عالیه
تو خونه با هم میسازیم خیابون خیالی
مامان توی بازی ما چراغ میشه برامون
خودم میشم راننده و حیاط میشه خیابون
پلیس راهنماییمون بابا میشه همیشه
هرکسی اشتباه کنه فوری جریمه میشه
اما چراغ بازیمون یک کمی خنده داره
گوجه چراغ قرمزه چراغ سبز خیاره
منبع : بخش کودکان بیتوته