به گزارش گروه شاهد جوان، جنگ کلاسیک تنها نوع جنگ نیست؛ نوع دیگری از جنگها وجود دارد که آن هم برخلاف تصور عموم قدمت زیادی دارد و آن «جنگ نرم» است. جنگ نرم با جنگ «الکترونیک» که عمرش به صد سال هم نمیرسد متفاوت است.
جنگ نرم یعنی تحت تأثیر قرار دادن افکار و دیدگاهها نسبت به کشور، فرد یا موضوعی خاص. در جنگ نرم، دشمن تلاش میکند تا دیدگاهها و افکار عدهای خاص یا عموم مردم را از طریق نشر اکاذیب، سفسطه در موضوعات علمی، ساخت فیلم، موسیقی و... نسبت به دشمن خود منفی کند.
یکی از نمونههای امروزی جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی، شبکههای ماهوارهای فارسی زبان و خبرگزاریهای وابسته به خارج از کشور هستند؛ این شبکهها از طریق پخش شایعات، سیاهنمایی و نگاه غیرمنصفانه به عملکرد جمهوري اسلامي ايران، به دنبال بدبين كردن مردم و تحتتأثیر قراردادن ديدگاهِ نهادها و سازمانهای جهانی هستند.
شبکههایی مثل «صدای آمریکا»، «بیبیسی فارسی» و خبرگزاریهایی مانند «ایراناینترنشنال» از نمونههای فعالان در حوزه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران هستند که سعی در تخریب چهرههای سیاسی و زیر سوال بردن سیاستهای ایران دارند. هزينههاي اين شبكهها از طريق منابع مالي كشورهاي مخالف جمهوري اسلامی مثل عربستان سعودی تأمین میشوند.
جنگ نرم پديدة جديدي نيست. قرنها پيش زماني كه بين كفار و مسلمانان جنگي به وجود آمده بود، كفار و منافقان ميان نيروهاي مسلمانان شايعه درست كردند و به دروغ گفتند كه پيامبر (ص) به شهادت رسيده است. هدف آنها از اين شايعه بيانگيزهكردن مسلمانان براي ادامة جنگ و تضعيف روحية جنگجويان بود.
جنگ نرم هميشه حالت تهاجمي و تخريب طرف مقابل را ندارد، گاهي اوقات تبليغات و تعريف و تمجيد از شخص يا عقيدهاي به قصدِ اينكه آن فرد يا عقيده در نظر عموم برتر جلوه كند و بر ساير اشخاص يا عقايد غلبه كند هم يكي از اشكال جنگ نرم است؛ مثلاً «هاليوود» يكي از پايگاههاي اصلي جنگ نرم در جهان است. در بسياري از فيلمهاي آمريكايي بدون اينكه سبك زندگي ساير كشورها مورد نقد قرار بگيرد، سبك زندگي آمريكايي ايدهآل و عالي نشان داده ميشود و اين نوع از زندگيكردن تبليغ ميشود. در جنگ نرم کسی مغلوب میشود که به خودباوری فرهنگی نرسیده است و از برتریهای جامعه خود آگاه نیست.
سلاحهاي جنگ نرم:
در جنگ نرم، داشتنِ «اطلاعات» مهمترين سلاح است. در اين نوع از جنگ، طرفي كه قصد حمله دارد، ارزشها، مشكلات اجتماعي و اقتصادي و نقطه ضعفهاي آن جامعه را باید به خوبي بشناسد. متهاجم در اين جنگ جامعة دشمنش را خوب ميشناسد و با فرهنگ مردم آن جامعه كاملا آشناست.
متهاجم با دست گذاشتن روی نقطه ضعفها جامعة دشمنش را به سمت آشوب میبرد و فتنه و شکاف فرهنگی را بین مردم کشور هدف ایجاد میکند. در جنگ نرمی که علیه ایران وجود دارد، دشمنان تلاش میکنند چهرة جمهوری اسلامی را در چشم مردم ایران و جهان مخدوش کنند و در این راه هزینههای هنگفتی صرف میکنند.
البته گاهی اوقات جنگ نرم بدون هزینة فراوان انجام میشود؛ مثل پخش فیلمی جعلی از اعتراضات مردم یک منطقه که در واقع آن اعتراضات مربوط به آن منطقه نیست، اما همین شایعه افراد بسیاری را در فضای مجازی نسبت به حکومت خود بدبین و منزجر میکند.
نوع دیگری از جنگ نرم هم وجود دارد که نه تنها حالت تخریبی ندارد، بلکه حالت تشویقی و دفاعی دارد؛ یعنی فرد با دفاع غلط و جانبداریهای متعصبانه از چیزی، صدها برابر بیشتر از کسی که قصد تخریب آن چیز را دارد در ذهن عموم اثر منفی میگذارد؛ یکی از نمونههای این نوع از جنگ نرم گروههای تکفیری مثل «داعش» و «طالبان» هستند.
آنقدر که اسلامگرایی تندروانه و افراطی باعث اسلام گریزشدن عموم مردم میشود، صدها تبلیغات ماهوارهای و فیلمهای ترکیهای و هالیوودی موفق به سیاه نمایاندن اسلام نمیشوند.
باید در مقابل این مدافعان و مبلغان که تند و متعصب هستند محتاط بود و نباید آنها را نمایندگان اسلام دانست.
راههای مقابله با جنگ نرم:
«اطلاع رسانی درست و به موقع» یکی از راههایی است که میتوان با آن بر دسیسههای دشمن غلبه کرد. زمانی که خودمان خبر درست را به سرعت اطلاعرسانی کنیم، زمین را برای دشمنان خالی نمیگذاریم که از اتفاقی که افتاده است سوءاستفاده کنند و باعث بیاعتماد شدن افکار عموم به ما شوند.
قدرتِ تبلیغات یکی دیگر از مهمترین روشهایی است که میتوان از آن علیه جنگ نرم استفاده کرد.
صرف اینکه مدام بگوییم یک موضوع، مثلاً «رای دادن» خوب است، باعث نمیشود آن موضوع برای مردم دارای ارزش و جایگاه بالایی شود و به آن عمل کنند. تبلیغات باید تاثیرگذار باشد و مخاطب را حقیقتا به انجام آن کار علاقهمند کند.
نمونه خوب موضوع در حوزه راهنمایی و رانندگی اتفاق افتاد. بیست سال قبل کمربند ایمنی بیشتر وسیلهای تزئینی در ماشین بود و کاربردی نداشت. اما امروزه بعد از سالها فرهنگسازی بسیاری از مردم به خاطر حفظ سلامت و امنیت جانی خودشان کمربند ایمنی میبندند.
جنگ الکترونیک
جنگ الکترونیک جدیدترین نوع جنگ است. در چندین سال اخیر که تقریباً همه چیز مجازی شده است و با تغییر در چند کد و به دست آوردن پسورد حسابهای کاربری میتوان همهچیز را تغییر داد، خطری که همه کشورها را تهدید میکند و دولتها در این حوزه در جنگ و رقابت هستند «جنگ سایبری» است.
احتمالاً شما هم یادتان میآید که مدتی پیش پمب بنزینها از کار افتاد و مردم ساعتها در صف ایستادند؛ این اتفاق یک حمله سایبری در حوزه جنگ الکترونیک بود که توانست مدتی کوتاه آرامش و نظم شهرها را بهم بزند.
در عصر حاضر حتی بسیاری از اسلحهها، ماشینهای جنگی و پهبادها هم از راه دور کنترل میشوند و در صورتی که کسی دولتی به برنامه از پیش تعیین شدهای که به این نرمافزارها داده شده است دست پیدا کند، میتواند در کار این سلاحها اختلال ایجاد کند و باعث بروز حوادث بزرگی شود.
جنگ الکترونیک هم مانند جنگ نرم همیشه حالت تهاجمی ندارد و در اکثر موارد از آن برای دفاع استفاده میکنند. نمونه این اتفاق را در کشور خودمان مشاهده کردیم؛ خرداد ماه ۱۳۹۸ پهباد جاسوسی آمریکا و به دنبال آن هواپیمای ارتش این کشور که دارای سرنشین بود، به خاک کشورمان نزدیک شدند. سیستمهای دفاعی که در صورت هرگونه ورود غیرقانونیِ پهباد یا هواپیمای خارجی به طور خودکار شلیک میکنند، پهباد جاسوسی را منهدم کردند اما به هواپیمایی که سرنشین داشت، شلیک نکردند تا موجب کشتار نشوند.
این اتفاق علاوه بر اینکه نشان دهنده قدرت نظامی کشورمان است، اهمیت جنگ الکترونیک و به روز بودن در حوزه سایبری را به ما ثابت میکند.
تنها زمینهای که جنگ الکترونیک در آن کاربرد دارد، حوزه نظامی نیست. هَککردن برخی از سایتها و به دست آوردن اطلاعات مهم و محرمانه سیاسی یکی از مواردی است که دولتها را وادار میکند از نخبگان حوزه نرمافزار و مهندسی امنیت اطلاعات کمک بگیرند تا هکرها نتوانند به کدهای اینترنتی آنها دسترسی پیدا کنند.
به طور کل تفاوت جنگهای جدید با جنگهای کلاسیک در فاکتورهایی است که برای پیروزی به آنها نیاز دارند. در جنگهای کلاسیک زور و قدرت جسمانی از الزامات پیروزشدن بود، اما در جنگهای نرم و الکترونیک قدرت ذهنی و بالابودن سطح علم و دانش کشورها آنها را پیروز میدان جنگ میکند.
نویسنده: محمدعلی قربانی
انتهای مطلب/