یادداشت سردبیر؛ حسین عبداللهی
در بخشی از بیانان امیرالمومنین (ع) آمده است؛ دریغا از برادرانم که قُـرآن را خواندند و بر اساس آن قضاوت کردند. در واجبات الهی اندیشه کرده و آنها را برپا داشتند. سُنّت های الهی را زنده و بدعت ها را نابود کردند. دعوت جهـاد را پذیرفته و به رهبـر خود اعتماد و اطمینان داشتند و از او پیروی کردند.
شهادت محصولي از تلاش دستجمعي يک مجموعه انسان است که يک نفر شهيد مي شود، شگفتا که اين مجاهدتها تمام هم نمي شود!
اين صبر عظيمي که خانوادههاي شهدا نشان دادند، خيلي ارزش دارد. اگر خانوادهها بي صبري نشان مي دادند، بي معرفتي نشان مي دادند، بي بصيرتي نشان ميدادند، فضاي مجاهدت سرد مي شد؛ دلها مشتاق فداکاري و ايثارگري باقي نميماند.
خانوادهها صبر نشان دادند؛ با اینکه سالهاي متمادي از آن دوران دفاع مقدس گذشته است، اما باب شهادت بسته نشده؛ باز هم مشاهده مي کنيم خانوادههائي داغدار عزيزاني مي شوند که به مناسبتهاي گوناگون وادي شهادت بر روي آنها در باز مي کند، آنان پر مي گشايند و مي روند. اگر اين بصيرت و اين صبر در ملتي باشد، بدون ترديد اين ملت قلّهها را درخواهد نورديد.
هنگامی که به اهداف فکری شهدا برمیگردیم می فهمیم اصل زندگی آنها بر اساس قرآن وآمیختن با سیره اهل بیت (ص) بوده است که به طرق مختلف به ما سبک زندگی اسلامی را نشان دادهاند.
شهدا به ما احتیاجی ندارند ما هستیم كه باید اخلاق و رفتار شهدا را الگوی رفتاری خود قرار دهیم و با رفتار ناپسند خود خون شهیدان را پایمال نكنیم.
ما باید با الگو گرفتن از این شهدا و سبک زندگی آنها، به جامعهای اسلامی و عاشورایی برسیم. باید با زنده نگه داشتن یاد و خاطره این بزرگواران با رویکردی راهبردی که جانبازان، شهدا و ایثارگران در منزل خود با خانوادههایشان چگونه رفتار میکردند، چگونه کار میکردند، دغدغههای این بزرگمردان تاریخ چه بوده و اوقات فراغتشان را با دوستانشان یا با خانواده چگونه می گذراندند و... به یک سبک زندگی درست، سالم واسلامی برسیم.
اکنون ما باید با توجه به منویات مقام معظم رهبری مبنی بر تدوین سبک زندگی اسلامی، کارهای فرهنگی تاثیرگذاری انجام دهیم و در پیروی از سیره و سبک زندگی شهدا با مدون کردن سبک زندگی شهدا به اهداف آن بزرگواران پایبند بمانیم.
هر ملتي که متّکي به شهادت شد يعني شهادت را بلد بود و هنر شهادت را ياد گرفت براي هميشه سربلند است و هيچ قدرتي بر اين ملت پيروز نخواهد شد... ملتي که اهل شهادت است، مسأله شهادت در راه خدا برايش حل شده است. نه اينکه همهاش بخواهند مردم بروند و کشته شوند؛ نه، بلکه به اين معنا که اگر يک وقت لازم شد و کشور و تاريخ آن کشور و عزّت و منافع آن ملت، احتياج داشت که عدّهاي بروند و جانفشاني کنند، عدّهاي در اين ملت حاضر باشند جانفشاني کنند.
اين معناي حل شدنِ معناي «شهادت» است؛ شهادت برايشان حل شده است. ملتي که اينگونه باشد، ملتي که شهيدپرور باشد، ملتي که توانسته باشد براي جوانان خود، براي مردان و زنان خود، قضيه کشته شدن در راه خدا را حل کند، آيا تحت تأثير تهديد قرار مي گيرد!؟ آيا رشوه مي گيرد!؟ آيا تسليم قدرتمندان مي شود!؟ آيا به استکبار بار مي دهد!؟ ابداً. لذا امروز نگاه کنيد؛ عزّت و عظمت کشورِ شما به برکت خون همين عزيزان شماست. دولتش، ملتش، مسؤلينش و آحاد طبقات مختلفش، هيچ کدام حاضر نيستند خدشهاي به عزّت اسلامي اين ملت وارد شود و مثل کوه ايستادهاند.