به گزارش شاهد جوان، اگر بهصورت اتفاقی شنونده صحبتهایی باشید که بین اعضای یک خانواده در جریان است، متوجه میشوید که از کلمهها و اصطلاحاتی استفاده میکنند که هیچ تصوری از معنایشان ندارید.
این کلمهها، که به آنها «خانهگویش» میگویند، محصولِ زندگی طولانیمدتِ آدمها کنار هم است. خیلی از آنها درواقع واژههای بیمعنایی هستند که بچههای خانواده در کودکی ساختهاند یا حاصلِ اشتباهات بامزهایاند که حس صمیمیت و آشنایی را در خانواده ایجاد میکنند. تحقیقات جدید از نقشِ مهم این واژهها در معنابخشی به خانواده میگویند.
«سینتیا گوردن» دانشیار زبانشناسی در دانشگاه جورجتاون و نویسنده کتاب «معناسازی، خانوادهآفرینی»، بخش زیادی از دوران حرفهایاش را در حوزه گفتارهای خانوادگی سپری کرده است. گوردن میگوید: هر گروهی که اعضایش برای مدتها ارتباط گستردهای با یکدیگر داشته باشند و خود را متمایز از دیگران ببینند، رفتهرفته، زبان را به شکلهای خاصی به کار میبرند. گوش دادن به صداهای ضبطشده از خانوادههای دیگر مثل غرق شدن در دنیایی متفاوت است.
خانهگویشها بخشی از سیاق صمیمی زبان هستند، یعنی نحوه صحبت ما در «پشت صحنه» با صمیمیترین افراد زندگیمان. خانهگویش در واقع زبان خودمانی خانهمان است و با آن میتوانیم خودِ غیرعلنیمان را با تمام قرابتهایش به نمایش بگذاریم.
همان طوری که چند جمله بالاتر گفتیم؛ کودکان معمولاً معمارانِ واژگان جدیدند، بهخصوص در دوران یادگیری زبان. در آزمون و خطاها و بازیهای کودکان با صداها و معناها، واژهآزماییهای بامزهشان گاهی سر زبان همه اعضای خانواده میافتد و گاهی حتی بهعنوان میراث زبانیِ خانواده به نسلهای بعدی منتقل میشود.
گوردن میگوید: اعضای خانواده هر بار که از یک کلمه اختصاصی ادبیات خانوادگی استفاده میکنند با این کار «خانواده بودنشان» را تصدیق میکنند و رابطهشان را دوباره میآفرینند.
منبع: تلخیصی از گزارش روزنامه جوان
انتهای مطلب/