حساب کاربری

تاثیرات اولین گناه بر زندگی انسان

تعداد بازدید : 311
تاریخ و ساعت انتشار : یک شنبه 23 آبان 1400 11:26
جوان پر از شور و شوق زندگی و علاقه‌مند به تجربه موقعیت‌ها و کارهای متفاوت و جدید است. طبعاً یاد خداوند و گرایشات معنوی به دوری و ترک گناه کمک شایانی می‌کند. برخی اوقات به خاطر برطرف نشدن یک نیاز انسان روی به گناه می‌آورد. دین مبین اسلام همانند سایر ادیان الهی توصیه هایی جهت رشد انسان در مسیر تعالی و تکامل دارد که قسمتی از آن ها دستورات ای مبنی بر ترک اعمالی است که گناه نامیده می شوند.

تاثیرات اولین گناه بر زندگی انسان

به گزارش گروه شاهد جوان، جوان پر از شور و شوق زندگی و علاقه‌مند به تجربه موقعیت‌ها و کارهای متفاوت و جدید است. طبعاً یاد خداوند و گرایشات معنوی به دوری و ترک گناه کمک شایانی می‌کند. برخی اوقات به خاطر برطرف نشدن یک نیاز انسان روی به گناه می‌آورد. دین مبین اسلام همانند سایر ادیان الهی توصیه هایی جهت رشد انسان در مسیر تعالی و تکامل دارد که قسمتی از آن ها دستورات ای مبنی بر ترک اعمالی است که گناه نامیده می شوند.
 

آدمی در مسیر تکامل خود به سوی خداوند به جهت دارا بودن طبیعت مادی، با نفس اماره که امر کننده به زشتی ها و پلیدی هاست همیشه در ستیز است، به تعبیر قرآن کریم ویژگی نفس اماره، امر کننده به بدی و زشتی است. إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ  بدرستی که نفس  سرکش  بسیار به بدی ها امر میکند ( یوسف/ 53)
انسانى که گاهى دچار گناه و خطا مى گردد و بعد پشیمان مى گردد و خود را ملامت و سرزنش مى کند، به مرحله اى رسیده که داراى نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنى نفسى که به زشتى و بدى امر مى کند و از انجام آن ملول نمى گردد و هراس ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و از او خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدى و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امرى تدریجى است و محتاج صبر و حوصله فراوان است. انسان باید مانند کوهنوردى باشد که گاهى به قله کوه بلندى که قصد صعود به آن را دارد نگاه مى کند و احساس مى کند هنوز تا قله کوه، راه زیادى مانده و از طرفى به دامنه کوه نگاه مى کند و مى بیند از آن فاصله گرفته و این حالت بین ترس و امید را چنان چه در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) آمده، همواره در زندگى خود حفظ کند. یعنى هم از این که گاهى توفیق بندگى و دورى از گناه را پیدا کرده امیدوار و خوشحال باشد و هم از این که گاهى دچار لغزش و گناه مى گردد ترسان و بیمناک.

به طور کلی راه عملی خلاص شدن از وسوسه گناه- که کار نفس اماره است- گناه نکردن است، بزرگترین اشتباه انسان در زندگی اولین گناهی است که  مرتکب می شود. اولین گناه وسوسه گناهان بعدی  را به وجود می‌آورد، و در نقطه مقابل، راه مبارزه با آن تصمیم به ترک گناه و پایداری در آن است.
 هر بار که گناهی ترک شود،توان شیطان  در فریب نفس کم و کمتر  می‌شود، همانطور که با هر گناه انسان شیطان خطرناکتر ظاهر می گردد، این راه آسان نیست ولی شدنی است. در این راه یک بشارت هم خداوند به ما داده است و آن این است که اگر شما یک قدم به سوی من  بردارید من ده قدم به سمت شما خواهم آمد. این مضمون علاوه بر روایات، در قرآن هم آمده است، آنجا که خدا میفرماید: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها اصلا ستم نخواهد شد.( انعام/160)

برای ورود به این میدان مبارزه اول باید نقطه ضعف خود را بشناسیم، چرا که درمان هر گناهی متناسب با نوع آن گناه متفاوت است. 
در مجموع راه خلاصی از وسوسه گناه، که نتیجه نفس اماره است، گناه نکردن است و بزرگترین اشتباه انسان اولین گناهی است که مرتکب می شود.
قدم اول برای ترک گناه، تصمیم به انجام ندادن آن فعل است، که این مرحله همراه توبه و تصمیم بر عدم بازگشت به آن گناه تحقق می یابد.
 در قدم بعدی علاوه بر ترک گناه، انجام دادن اعمال ضد آن گناه نیز بسیار تاثیر گذار است. همانطور که در بیماری جسم، وقتی دمای بدن کسی بالا میرود، درمان آن را با داروهای ضد تب شروع میکنند، در بیماری های روحی نیز این چنین است، یعنی یکی از راههای درمان گناه، انجام اعمال پسندیده‌ای است که در نقطه مقابل آن گناه هست، مثلاً اگر کسی از بیماری حسادت رنج می برد، راه درمان آن رقابت و خیرخواهی است، كه برخلاف حسادت، صفت خوب و پسنديده‌ای است و باعث پيشرفت افراد می‌شود.در ابتدای امر، این کار سخت است، ولی به مرور زمان آسان می شود و به تدریج تبدیل به ملکه نفسانی کامیابی می‌شود

یکی از مهارت های معنوی ارائه شده در قرآن برای غلبه  کردن بر نفس اماره، برقراری ارتباط با خداست. چرا که برقراری ارتباط با خالق هستی، دوری و اجتناب از زشتی و دست رد زدن به امیال انسانی است. آدمی به خاطر دارا بودن نفس اماره گاهی روحیه ظلم و طغیانگری در او بروز پیدا می کند و موجب می شود که به خدا و هم نوع خودش ظلم نماید .زنده نگاه داشتن یاد و ذکر خداوند در دل است اهمیت بالایی برخوردار است چرا که انسان وقتی مرتکب گناه می شود که از یاد خدا غافل است وقتی انسان فراموش کند که خداوند ناظر اعمال اوست و وقتی که فراموش کند معادی هست  و باید پاسخگوی  عمل خود باشد و …  انجام گناه برای او آسان می شود. ولی وقتی همیشه ذکر و یاد خدا در دل او باشد ، به سوی گناه نمی رود، و اگر هم رفت فوراً پشیمان شده و با توبه آن را جبران می کند.

توبه هیچ شکل خاصی ندارد بلکه تنها باید از صمیم قلب پشیمان بود و تصمیم جدی بر ترک آن گناه داشت.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: اذا لم یکن ماترید فلا تبل ماکنت؛ اگر به آنچه می خواستی نرسیدی از آنچه هستی نگران نباش.(نهج البلاغه، حکمت 69) در هر رتبه ای هستی ناامید نباش. باتلاش و کوشش همراه با اخلاص می توانی گذشته را جبران کرده و به بالاترین درجات برسی.

قدم بعدی جلوگیری از به وجود آمدن شرایطی که میل ارتکاب انسان را به گناه بیشتر می کند است، به طور کلی خوب است انسان گاهی در زندگی خود انقلاب کند و شرایط نامساعد خود را عوض نماید. تغییر دوستانی که در حفظ تقوا بی مبالات اند، به دوستانی که تقوا دارند، رفت و آمد به محافل دینی و مراوده با مردمی مومن، سالم و باتقوا و…
در همه جوانب زندگی توکل بر خدا را فراموش نکنید و از او کمک و یاری بخواهید. بعد از هر غفلت و اشتباه که از انسان سر میزند باید به سرعت توبه کرد و با عبادت و اطاعت  مضاعف خدا سعی بر جبران آن گناه نمود. توبه هیچ شکل خاصی ندارد تنها باید از صمیم قلب پشیمان بود و تصمیم بر ترک آن گناه داشت و هم چنین انسان در دل باید اطمینان داشته باشد که تازه متولد شده است. 
مبارزه با نفس اماره یک فرایند طولانی است. و به پشتکار زیاد احتیاج دارد. برای حفظ پشتکار و نگه داشتن انگیزه لازم دیدار با اشخاص معنوی و مقدسین چه در حیات و چه در ممات خدمت به خلق و انفاق مطالعه متون معنوی و الهی عبادت و ... عوامل تقویتی مفیدی هستند.با ایمان به خدای حقیقی است که می توان نور او را که حاوی هدایت و انرژی است جذب کرد و اگر نه بدون آن سرکوب مداوم انگیزش های نفس اماره موجب وازدگی، ایجاد عقده و دیگر مشکلات روانی می شود. لطف خدا نسبت به ما اثرات روانی زیان بار ناشی از این سرکوب ها را خنثی می کند.تا وقتی انسان در این دنیا زندگی می‌کند باید مدام با هوای نفس خودش مخالفت کند، چه در مراحل ابتدایی باشد و چه در مدارج و مراتب بالا باشد. یعنی عرفا و بزرگان ما هم تا آخر عمر مبارزه با نفس می‌کردند، البته در سطح خودشان.

در پایان اين را بگويم كه شما يكي از بندگان خدا هستيد روح خدا در وجود شما دمیده شده است. خداي متعال و امام زمان عليه السلام شما را ميشناسند، خداوند متعال شما را آفريده وبه شما توجه دارد.همیشه مراقب شماست،روزي اش را علي الدوام براي شما ميفرستد حتي زماني كه شما به اوپشت كرده ايد و با گناهان به مخالفت با او پرداخته ايد و از او گريزانيد اما او به دنبال شماست حتي در خواب مراقب شماست دستگاههاي بدنت را از كار نمي اندازد.قلبت مرتب ميزند-دستگاه گوارش تان كار مي كند، به نظر شما چه كسي از اينها مراقبت ميكند؟ما خيلي بد كرديم با الطاف و محبتهاي او ،ولي او تلافي نكرد! آبرويمان را نبرد! ما را از خودش نراند! وقت مريضي شفا داد! از خيلي خطرات و بلاها حفظمان كرد! و.....
همانا که او منتظر است و توبه كاران را دوست دارد(فرموده يحب التوابين يعني عاشق توبه كنندگانست)

مهدیس حسینی کارشناس روانشناسی بالینی

انتهای مطلب/

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها