خط پرواز
میرسد خورشید از آن دورها
میگشاید سفرهای از نورها
میرسد صبح و میان باغچه
میشکوفد خنده ها و شورها
میدهد انگار بوی زندگی
بارِ گندم روی دوش مورها
باز با پرواز خود خط میزنند
برگ مشق صبح را زنبورها
میپرد یکباره خواب از چشم تاک
می رسد وقتی نسیم از دورها
غرق در عطر و طراوت میشود
صبح با خمیازهی انگورها...
صبح، گویی صفحهی نقاشی است
آفتاب آن را زده هاشورها...
سیدسعید هاشمی