به گزارش گروه شاهد نوجوان، این فرمانده شهید درفروردین ماه ۱۳۳۹ در روستای «سعدی» استان کرمان به دنیا آمد. در مهار آتشسوزی مسجد کرمان حضور داشت. در مأموریت کردستان برای مبارزه با ضد انقلاب ماشینش از روی مین رد شد که از ناحیه پا و سر آسیب دید. در عملیات شکستن محاصره آبادان مجروح شد و با اسلحه خالی سه عراقی را اسیر کرد.
«نذیر کازرونی» فرزند شهید مهدی کازرونی روایت میکند: از همان روزهای اول حضور بابا در جنگ، ایشان در کنار سردار سلیمانی بود. به دلیل اینکه در جبهه همه کار مانند رانندگی، فرماندهی و کارهای اطلاعاتی انجام میدادند، حاج قاسم عنوان میگفتند که «حاجمهدی کلید لشکر بود» و در جایی دیگر از شجاعت پدر یاد میکرد و میگفت: «ذرهای ترس در وجود حاجمهدی نبود.»

مهدی در نقش یکی از فرماندهان سپاه کرمان با برنامه ریزی و هوشمندی توانست بخش بسیار زیادی از توطئههای اشرار را در منطقه کویر از میان بر دارد. تازه ۲۱ ساله شده بود که در قامت یکی از فرماندهان سپاه کردستان (شهرستان مهاباد) توانست آرامش را در منطقه برقرار کند.
به عنوان خاطرهای از این شهید آمده است: اوایل سال ۱۳۵۶ یک خبر مثل توپ در روستا صدا کرد، «عکس شاه سر در مدرسه، گم شده.» مهدی شب قبل از دبیرستان نظامی به روستا آمده بود، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورده و عکس الاغی را نقاشی کرده و جای عکس شاه گذاشته بود.
آرام ایستاده بود کنار در مسجد جامع و پلاکاردی بسته در دستش گرفته بود. کلاهش را هم تا بالای چشمهایش پایین کشیده بود، مردم میخواستند بعد از یک اعتراض آرام از مسجد خارج شوند که ناگهان مهدی پلاکارد را باز کرد و عکس امام را بالای سرش گرفت. با فریاد «یا مرگ یا خمینی» مهدی، مردم ریختند وسط خیابان و شعار سر دادند. با این کار مهدی، تظاهرات ضدشاه که تا آن روز فقط در مسجد برگزار میشد، به خیابانها کشیده شد.
«ذرهای ترس»، «یک مرد یک شهر»، «روزهای سخت نبرد» و «داستان مصدر» از جمله کتابهایی است که درباره زندگی شهید مهدی کازرونی به چاپ رسیدهاند.
منبع: ماهنامه امتداد

انتهای مطلب/