حساب کاربری

کتاب گشت (پاییز مزه‌‌ی خرمالو می‌دهد)

تعداد بازدید : 230
تاریخ و ساعت انتشار : سه شنبه 16 آذر 1400 09:08
ماجرای این رمان که در تابستان و پاییز ۵۷ رخ می‌دهد، از زبان نوجوانی به نام یونس روایت می‌شود. مادر یونس قالی‌ می‌بافد و به تازگی سفارش بافت قالیچه‌ای با طرح چهره فرح را قبول کرده است.

عنوان: پاییز مزه‌‌ی خرمالو می‌دهد

نویسنده: زهرا حیدری

چاپ اول: ۱۳۹۷

ناشر: قدیانی

به گزارش گروه شاهد جوان، ماجرای این رمان که در تابستان و پاییز ۵۷ رخ می‌دهد، از زبان نوجوانی به نام یونس روایت می‌شود. مادر یونس قالی‌ می‌بافد و به تازگی سفارش بافت قالیچه‌ای با طرح چهره فرح را قبول کرده است. یونس بعد از اینکه پدرش به دنبال اختلاف با مباشر ارباب سابق روستا و جرو بحث با رئیس پاسگاه به زندان می‌رود، مجبور می‌شود مسئولیت خانه و کارهای نیمه‌کاره کشاورزی را بر عهده بگیرد. در همان زمان پسر عمه یونس از سربازی فرار می‌کند و به روستا می‌آید. یونس به همراه مادر برای فروش قالی به شهر می‌رود و شاهد اتفاقات جالبی می‌شود:

« پیچیدیم توی خیابان شهناز. کمی که رفتیم، سر چارراه شلوغ بود. مردم نرده‌ها و پارکومترهای کنار خیابان را کنده بودند و راه را بسته بودند و شعار می‌دادند. جواد گفت:« این دفعه مثل اینکه خیلی فرق دارد. مردم خیلی جوشی شده‌اند. تا جنازه‌ها را تحویل نگیرند، ول‌کُن نیستند.»

مادرم با ترس گفت:« چه جنازه‌ای؟»

« یک عده دیده‌اند که کامیون پلیس رفته کاروان‌سرای حاج‌رضا توی خیابان شورین، سیزده تا جنازه را یواشکی از آنجا بیرون آورده‌اند و برده‌اند.»

 

حبیب یوسف زاده

بیشتر بخوانید: «قطعه شورانگیز» از نشر شاهد خواندنی شد

بیشتر بخوانید: کتاب گشت (خواب پلنگ)

بیشتر بخوانید: کتاب گشت (قطعه شورانگیز)

بیشتر بخوانید: کتاب گشت (دارم می رسم جان جان)

انتهای مطلب/

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها