یادی از شهدای دانش آموز (13)
شهید علیرضا کریمی متولد 22 شهریور سال 1345 است که مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. وقتی بدنیا آمد کبدش رو از دست داد و همه دکترها از او قطع امید کرده بودند.
خانوادهاش علیرضا را با توسل به حضرت عباس علیه السلام باز گرفتند و علیرضا که بزرگ شد ارادت خاصی به حضرت عباس داشت بعد که رفت جبهه هم مسئول دسته گروهان حضرت ابالفضل علیه السلام شد آخرین باری که به جبهه میرفت گفت :«ما مسافر کربلائیم؛ راه کربلا که باز شد برمیگردم.»
درسال 1361 در عملیات والفجر 1 واقع در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای بعثی قرار میگیرد.
همین که میخواست خودش را به تپه برساند، تانک بعثیها از روی پاهایش رد شد و درحالی که 16 سالش بود به شهادت رسید.
15 سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا میرفت. و روزی که تشییع شد تاسوعا بود. روز حضرت اباالفضل علیه السلام.
در آخرین نامهاش نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا»؛ عاشق آقا ابوالفضل(ع) بود و پیکرش بعد از 16 سال در شب تاسوعا به آغوش مادر بازگشت؛ علیرضا تاکنون مشکل سفر کربلای بسیاری از عاشقان را حل کرده است.
بیشتر بخوانید: 36 هزار نفری که از ایستگاه «انقلاب» سوار قطار «بسیج» شدند
بیشتر بخوانید: پرآوازهترین بسیجی نوجوان
بیشتر بخوانید: نوجوان ریز نقشی که هفت عراقی را اسیر کرد
بیشتر بخوانید: «نوجوانی که 13 سال بعد از شهادت به وطن برگشت»
بیشتر بخوانید: «خواسته شهید سیاهپوش از مادرش چه بود؟»
بیشتر بخوانید: رندی فرمانده رشتههای جبههرفتن را پنبه کرد!
بیشتر بخوانید: وصیت نامه ای با مقدمه عاشقانه
بیشتر بخوانید: «پاى در چکمه میکنم و سینه دشمن را نشانه میروم»
بیشتر بخوانید: به دوستانش گفته بود 25 روز بعد شهید خواهد شد...
بیشتر بخوانید: سلبریتی آن روزها
بیشتر بخوانید: آرزو داشت معلم شود
بیشتر بخوانید: «شهید فهمیده آبیِک» ؛ کمسن و سالترین شهید استان
انتهای مطلب/