شغلهای قدیمی و منسوخ شده؛
به گزارش پایگاه خبری شاهد جوان بنیاد شهید و امور ایثارگران، فکر نکنید که میرابها لولهکشی شهری را ابداع کردند، نه اینطور نبود و این درجه از پیشرفت در صدههای بعدی شکل گرفت، میرابها ابزار و لوازم مخصوصی داشتند که با استفاده از آنها آب جاری در جویها را به آب انبارها هدایت میکردند.
فایده این کار چه بود؟ این کار میراب ها دو فایده بسیار مهم داشت. یک اینکه آب راحتتر در دسترس مردم قرار میگرفت و دوم اینکه آبی که به دست مردم میرسید تصفیه شده و تمیز بود. یعنی میرابها به نوعی با استفاده از ابزاری که در دست داشتند، آب را تصفیه میکردند و به آب انبارهای هر خانه هدایت میکردند و با این کار مردم برای خودشان در آب انبار آب داشتند و آبی که در دسترسشان بود تمیز بود و مردم بسیار کمتر دچار بیماری میشدند.
به جز میرابها و شاید کمی قبلتر از آنها تهیه آب به مراتب سخت تر بود. هم برای کسانی که آب را به مردم عرضه میکردند و هم برای مردم که نیازمند آب شرب بودند. اینطور بود که کسانی با استفاده از درشکههای مخصوص به محلههای مختلف شهر میرفتند و آب میفروختند و مردم در قبال پول مشخصی که پرداخت میکردند، یک سطل آب خریداری میکردند. این درشکهها به درشکههای آبشاهی شناخته میشدند و حتی گاری آنها نیز، گاری آبشاهی نام داشت.
رفته رفته، شغلی به اسم یخ فروشی نیز شکل گرفت. در زمانهای قدیم که هر خانهای برای خود یخچال نداشت، کسانی به شغل یخ فروشی مشغول بودند که شغل آلاسکافروشها نیز از دل همین یخ فروشها به وجود آمد. فکرش را بکنید که در فصل گرما وقتی مردم حسرت نوشیدنی و خوارکی خنک داشتند، به سراغ آلاسکافروشها میرفتند که با گاری خود در سطح شهر میگشتند. آلاسکا که نام منطقهای سردسیر بود، برای این کار نام مناسبی بود.
اگر بخواهیم به صورت ریشهای این شغل را بررسی کنیم میتوان گفت: میراب در لغت نامه دهخدا به معنی مباشر و ناظر بر تقسیم آبها ، آب بخش و آبیار ، آن که بر سهمیه هر خانه یا باغ یا کشتزار از آب رود و یا نهر و قنات و چشمه نظارت دارد؛ معنی شده است.
از آن جایی که آب در همه جوامع مخصوصا در سرزمین ایران به دلیل پیشه افراد که غالبا کشاورزی و دامداری بوده دارای اهمیت فراوانی بوده است ، اگر به نحوه شکل گیری سکونتگاه ها در طول تاریخ نظری داشته باشیم خواهیم دید که هر کجا آب بیشتری وجود داشته تعداد افراد ساکن و در نتیجه شکل گیری روستا و دهکده بیشتر بوده است.
در ایران این مسئله بسیارتشدید میشود زیرا ایران، سرزمینی کوهستانی و نیمه خشک است و یکی از مشکلات اساسی تامین آب و هدایت آب از چشمهها به سمت روستاها و منزلگاههایی بود که به ناچار و به دلیل وجود صخرهها توان اسکان در کوهستانها و در کنار چشمهها را نداشتند و باید آب را به سمت منزلگاه خود جاری میکردند البته این آبهای جاری شده بسیار آلوده بودند و سهم زیادی در ابتلا به انواع بیماریهای پوستی و.. را داشتهاند.
اما شهرها که آب لوله کشی نداشتند از آب قناتهای حفر شده استفاده میکردند ولی با این حال تنها مکان دسترسی به آبی پاکیزه در مناطقی بود که منازل و سکونتگاه نزدیک به سرچشمه قرار داشت.
مسئله اصلی از اینجا شکل میگیرد که در همه فصول آب به یک اندازه در دسترس مردم نبوده، همانطور که گفته شد کشاورزی اقتصاد اصلی در بین تمام مردم بوده پس تقسیم بندی آب میان کشاورزان خصوصا در فصل تابستان از مشکلات اصلی مردم بوده است.
و شغل میراب و نیاز به آن از همینجا یعنی کمبود آب شکل میگیرد، زیرا همیشه دعوا بر سر آب که عنصری کاملا حیاتی است همواره وجود داشت.
میرابها افرادی بودند که آب مورد استفاده برای کشاورزی و دیگر مصارف را تقسیم بندی میکردند
او باید عادلانه زمانبندی دقیقی را به کار میبرد که سر ساعت مقرر به افراد آب برسد و در زمان مقرر قطع بشود، تنها او بود که حق باز و بسته کردن منشا آب را داشت پس اکثرا آن ها افراد عادلی بودند که مردم هم برای آنان ارزش و احترام ویژهای قائل بودند زیرا آب مصرفی که سبب دوام زندگیشان بود را تامین می کرد.
اما گاهی برخی از آن ها هم عادل نبودند برای مثال: در شب که آب زلال تر بود آن را بر برخی از خانه های اعیانی نشین برای کسب پول یا بر خانواده و دوستان خود باز می کردند تا آن ها آب زلال تری را مورد استفاده قرار دهند اما در کل آن ها افرادی قابل اعتماد و لایق بودند.
ابزار کار میراب ، دیگ فنجان است که به وسیله آن عمل تقسیم بندی را انجام می داده ،این عمل حساب و کتاب، زمان و میزان سهام ،کار چندان آسانی نبوده اوعلاوه بر پولی که از صاحبان قنات دریافت می کرده دستمزد خودش را هم از سهم قنات بر می داشته.
دیک فنجان یک کاسه مسی است که روزنه ای بسیار کوچک در وسط آن قرار دارد که آن را بر روی دیگ بزرگی که پر از آب است ،قرار می دهند که به وسیله آن عملیات تقسیم بندی به صورت کاملا دقیق انجام می شده.
اما وظایف میراب به همین جا ختم نمی شود ،او باید انشعابات غیر مجازی که توسط مردم سود جو ایجاد می شد را شناسایی و به آن ها رسیدگی می کرد.
ودر آخر اگر دعوایی بر سر آب ، بین اهالی شهر و روستا صورت میگرفت باید به تمام آن شکایتها رسیدگی میکرد .
پیشه دیگری که بسیار شبیه به میراب است سقاها بودند که در ابعاد بسیار کوچکتر کار آبرسانی به مردم را انجام میدادند با این تفاوت که محدوده آبی آن ها بسیار محدود بود و تشنگی رهگذران در کوچه و خیابان را رفع میکردند اما شغل میرابها بسیار حیاتی بوده و نه تنها برای رفع تشنگی بلکه برای کشاورزی ، شرب دام ، پخت و پز وشست و شو دارای اهمیت ویژه ای بوده است.
نویسنده: محمدعلی قربانی
انتهای مطلب/