یادی از طلبه شهيد محمدرضا سـعیدی؛
به گزارش نشریه الکترونیکی شاهد جوان و نوجوان، اين بار فضاي شوخي و خنده بر خداحافظي حاكم نبود، چون فقط محمدرضا ميخنديد و بقيه هم انگار كه سختترين لحظات زندگي را ميگذرانند، سختشان بود با او خداحافظي كنند.
محمدرضا ميگفت:«بچهها اين، آخرين خداحافظي است، خدايي، حلالم كنيد...».
چهرهاش نوراني شده بود... بچهها به شوخي ميگفتند: «محمدرضا نور بالا ميزني...»
اشك در چشمان بچهها حلقه دمي گرفت، تا تماشاگر آخرين خداحافظي باشد.
«محمدرضا از شهادتش خبر داشت» اين جملهاي بود كه همه دوستان محمدرضا بر لب جاري كردند، وقتي كه شنيدند در عمليات كربلاي 5 محمدرضا سعيدي بر اثر اصابت تركش به جمجمه و شدت موجگرفتگي به شهادت رسيده است.
همزمان با طلیعه صبح 24 آذر 1347 محمدرضا در یک خانواده متدین و با اصالت در محله نیروی هوایی تهران متولد شد. تربیت دوران کودکیاش آنگونه بود که در سن پنج سالگی مطالبی را درخصوص مقام شهید و شهادت اندوخته و در مسجد محل برای نمازگزاران بازگو میکرد.
چندین نوار سخنرانی باقی مانده از او، هنوز هم از بهترین یادگاریهایی است که خانواده شهید را به سالهای کودکی محمدرضا سوق میدهد.سخنرانیهای او در آن زمان به قدری جذاب و شیرین بود که نظر خیلی از بزرگترها و ریشسفیدهای مسجد را هم به خود جلب کرده بود.
در آن نوارها وی مردم را به دفاع از مردم فلسطین و قدس شریف میخواند و مردم را به آگاهی و کسب حقوق غصب شده دعوت میکند.
دوستان محمدرضا میگویند: وی به طرز ویژهای تحت تاثیر حالات امام خمینی(ره) از دوران مبارزه تا پس از پیروزی انقلاب بود و سعی میکرد در حالات درونی از ایشان تبعیت کند.
در دوران دبیرستان فعالیتهای چشمگیری در انجمن اسلامی و بسیج مدرسه داشت، در اثر علاقه و اشتیاق به كارهاي هنري به خطاطی و نقاشی پرداخت تا از هنرش در زمینه آرمانهایش استفاده کند برای همین در فاصله کوتاهی توانست در هنر خطاطی و نقاشی مهارتهاي خوبی کسب کند.
بخش تبلیغات بسیج و انجمن اسلامی دبیرستان شهید مطهری (30متری نیروی هوایی) و همچنین بسیج مسجد علی ابن ابیطالب علیهالسلام، عرصه جولان هنرمندیهای محمدرضا سعیدی بود که از خط و نقاشیهای زیبای خود در موضوعات انقلاب و دفاع مقدس آثار زیبایی را برجاي گذاشت.
دغدغه مسایل اجتماعی و رعایت مسایل اسلامی و حفظ حرمت حدود الهی در محیط اطراف، از مهمترین نگرانیهای او بود.
محمدرضا در سالهای تحصیل در نوشتهای خطاب به اعضای انجمن اسلامی دبیرستان نوشت: «باید با شدت و قدرت (البته نه مثل گذشته) جلوی افراد منحرف و فاسد گرفته شود چون این حالت در مدرسه دارد شیوع پیدا میکند و حرمت گناه از بین میرود».
او در دوران تحصیل تابستانها که مدرسه تعطیل بود به كودكان قرآن و حديث درس میداد و پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته فرهنگ و ادب بلافاصله به شهر قم عزیمت کرد و در مدرسه علمیه امام صادق(ع) ثبتنام نمود تا مشی طلبگی را در پی بگیرد.
او معتقد بود که «از بهترين محيطهايي كه ميتوان در آن با دقت و مراقبت و تلاش و سعي در راه كمال قدم نهاد و جهات مختلف وجودي خويش را رشد داد حوزه است.» در نوشتههایی که از وی به جا مانده، آمده است:«حوزه جايي است كه اگر هدف را شناخته باشيم و انتخابمان آگاهانه باشد، نزديكترين راه براي رسيدن به سرمنزل مقصود كه همان قرب الهي است، ميباشد.»
دوستان و خانواده محمدرضا بارزترین ویژگی او را مناعت طبع و کرامت نفس بالای او میدانند زيرا چنانچه خود از این خصوصیت اخلاقی برخوردار بود، حتی اطرافیان نزدیکش را نیز از درخواست از دیگران منع میکرد و خانواده او نیز کمتر به یاد دارند که از آنها چیزی درخواست کرده باشد.
به قناعت خیلی علاقهمند بود و رفاهيات زندگی و لباس و غذا همیشه سادهترینها را میپسندید.
سجادهنشینیهای طولانی او خصوصا در سال آخر زندگی از خاطرات زیبای مادر شهید است و همچنین صوت زیبای قرآن او در مجالس مذهبی برای دوستانش یکی از ماندگارترین خاطرههاست.
محمدرضا در میان انبوه کتابهای مختلف به کتابهای شهید مرتضی مطهری بسیار علاقه نشان میداد و عمده مطالعات شخصیاش آثار شهید مطهری بود که آن را به دوستانش نیز توصیه میکرد.
در مدرسه علمیه امام صادق علیهالسلام به سرعت جامعالمقدمات را به پایان رساند و از سوی دیگر اشتیاق به جبهه رفتن باعث شد تا در همان دوره سه بار به عنوان داوطلب به جبهه اعزام شود.
بار اول به جبهه جنوب رفت. بار ديگر به جبهه غرب رفت و در مرتبه بعد برای شرکت در عمليات والفجر چهار به جبهه اعزام شد. او در جبههها نیز نقش هدایتگرانه خود را حفظ کرد و به راهنمایی دوستان و همرزمان میپرداخت.
محمدرضا در یکی از نوشتههايش خطاب به همرزمانش نوشته است: «اكنون كه توفيق حضور در جبهه را يافتهايد، فرصت را مغتنم بشمريد و هرچه بيشتر در خودسازي و اصلاح خود بكوشيد. شايد خودتان بهتر بدانيد كه موقعيتي كه الان برايتان به وجود آمده است ميتواند بهترين وقت براي خودسازي باشد. الان در محيطي هستيد كه دور از خانه و خانواده و دور از همه علايقي است كه ميتواند انسان را سرگرم كند و از هدف اصلي خود يعني خداگونه شدن بازدارد. در اينجا ميتوان زحمت كشيد، رذائل اخلاقي را از خود دور كرد و فضائل را جايگزين آن نمود.»
آخرین باری که محمدرضا برای حضور در جبهه و برای شرکت در عملیات کربلای پنج از خانواده و دوستان خود خداحافظی کرد، بهمن 1365 بود که در آن خداحافظی خبرشهادت خود را پیشاپیش به دوستان و خانواده خود اعلام کرد.
دوستان محمدرضا میگویند: او در خداحافظی آخر، چهرهای نورانی و لبی خندان داشت و با حالتی معنوی و با یقینی که از لحن و گفتارش مشخص بود به ما فهماند که این آخرین خداحافظی او خواهد بود. شهید محمدرضا سعیدی سرانجام در یازده اسفند 1365 در سن 18 سالگی با شهادت به اوج مقامات معنوي رسید و بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر و موج انفجار در منطقه شلمچه به شهادت نایل شد.
پیکر محمدرضا پس از شهادت چند روز در زیر خاکریزهای دشمن ماند تا پس از11 روز در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) در قطعه 29 ردیف 1 به خاک سپرده شد.
آخرین توصیه شهید
شهید حجتالاسلام محمدرضا سعیدی در بخشی از وصیتنامهاش نوشته بود: از بهترين محيطهايي كه ميتوان در آن با دقت و مراقبت و تلاش و سعي در راه كمال قدم نهاد و جهات مختلف وجودي خويش را رشد داد، حوزه است.همه شما را سفارش ميكنم كه دنیا را به هیچ بگیرید و به آخرت روی آورید که «والاخرهًْ خیر و ابقی».
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
اینستاگرام
https://instagram.com/mag.javan.noujavan?igshid=YmMyMTA2M2Y=
آپارات
https://www.aparat.com/Shahedjournall
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KuYn31NWBC5ArRwCovW1Tw
تلگرام
گردآورنده: محدثه گودرزی
سردبیر: حسین عبداللهــی