به گزارش نشریه الکترونیکی شاهد جوان و نوجوان، شعر در مورد جوانی نشاط و شور و سرزندگی را به تصویر میکشد؛ اما در بیشتر مواقع در روزگار کهنسالی شاعر سروده شده است. شاعر با یادآوری دوران جوانی افسوس میخورد که قدر آن را ندانسته است و به جوانان توصیه میکند که قدر این دوران بیبازگشت از زندگی خود را بدانند.
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده را مانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمیگوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بیهمزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
شهریار
گردآورنده : محدثه گودرزی
سردبیر: حسین عبداللهی