حساب کاربری

شاهد جوان و نوجوان؛

حکایت شیشه و آیینه

تعداد بازدید : 331
تاریخ و ساعت انتشار : دو شنبه 6 تیر 1401 09:07
سرویس فرهنگی: جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می‌بینی؟

به گزارش نشریه الکترونیکی شاهد جوان و نوجوان، گفت: آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می‌گیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟
گفت: خودم را می‌بینم.
عارف گفت: دیگر دیگران را نمی‌بینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شده‌اند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شیئ شیشه‌ای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند. اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی و…) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام 

https://instagram.com/mag.javan.noujavan?igshid=YmMyMTA2M2Y

آپارات 

https://www.aparat.com/Shahedjournall

واتساپ

https://chat.whatsapp.com/KuYn31NWBC5ArRwCovW1Tw

تلگرام

https://t.me/shahedjournall

گردآورنده: محدثه گودرزی

سردبیر: حسین عبداللهــی

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها