حکایت ملانصرالدین
به گزارش نشریه الکترونیکی شاهد جوان و نوجوان،
ملا سوار خرش شد و پسرش پیاده در کنار آن ها به راه افتاد.
در راه به چند نفر برخورد کردند که پسر ملا را با انگشت نشان داده و می گفتند :
این مرد خجالت نمی کشد خودش سوار خر شده و پسر کوچکش پیاده می رود.
پس از این حرف ، پسر سوار خر شد و ملا پیاده همراه آن ها به راه افتاد.
همان افراد این بار گفتند :
پیر مردی با این سن و سال پیاده و بچه فسقلی سوار خر است ، پس احترام بزرگتر چه؟ بچه خجالت نمی کشد!
بعد از این حرف ، هر دو سوار خر شدند.
باز همان مردم گفتند :
بیچاره خر ، دو نفر سوار یک خرِ نحیف شده اند ، چه آدم های پستی!
ملا خجالت کشید و از خر پیاده شد ، پسرش را نیز پیاده کرد و پیاده به راه افتادند.
این بار مردم با دیدنشان به خنده افتادند و گفتند :
آن دو احمق را ببین! خر دارند ولی هر دو پیاده اند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
اینستاگرام
https://instagram.com/mag.javan.noujavan?igshid=YmMyMTA2M2Y=
آپارات
https://www.aparat.com/Shahedjournall
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KuYn31NWBC5ArRwCovW1Tw
تلگرام
گردآورنده: محدثه گودرزی
سردبیر: حسین عبداللهــی