حساب کاربری

شاهد جوان و نوجوان

حکایت "زهر و عسل"

تعداد بازدید : 360
تاریخ و ساعت انتشار : دو شنبه 2 خرداد 1401 09:03
سرویس فرهنگی: مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت.یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت:این کوزه پر از زهر است!مواظب باش آن را دست نزنی!شاگرد که می دانست استادش دروغمی گوید حرفی نزد ...

به گزارش نشریبه الکترونیکی شاهد جوان و نوجوان، 

استادش رفت.شاگردهم پیراهن یک مشتری را بر داشت و به دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه  گرفت وبعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید.

خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید:چرا خوابیده ای؟

شاگرد ناله کنان پاسخ داد: تو که رفتی من سرگرم کار بودم،دزدی آمد و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت.وقتی من متوجه شدم،از ترس تو، زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم!

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام 

https://instagram.com/shahedjournall?igshid=YmMyMTA2M2Y=

آپارات 

https://www.aparat.com/Shahedjournall

واتساپ

https://chat.whatsapp.com/KuYn31NWBC5ArRwCovW1Tw

تلگرام

https://t.me/shahedjournall

گردآورنده: محدثه گودرزی

سردبیر: حسین عبداللهــی

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها