به گزارش شاهد جوان، مهدی زینالدین در ۱۸ مهر ۱۳۳۸ در تهران چشم به جهان گشود. او با تربیت قرآنی مادر و پابهپای مبارزات پدر، به نوجوانی متدین و انقلابی تبدیل شد. بهرهگیری وی از نفس حق شهید محراب آیتالله مدنی، در ارتقای اخلاق او تأثیر بسزایی داشت.
در آستانه پیروزی انقلاب، هنگامیکه خبر قبولیاش در بورسیه دانشگاه سوربن فرانسه آمد، شوق خدمت به اسلام و انقلاب نوپای امام خمینی، زرقوبرق سفر به اروپا را در چشمانش کوچک کرد.
پس از پیروزی انقلاب، چند ماهی در جهاد سازندگی خدمت کرد. با تشکیل سپاه قم نیز جزو اولین افرادی بود که واحد گزینش و سپس واحد اطلاعات سپاه را فعال کرد.
با آغاز جنگ، به جبهه سوسنگرد و دزفول اعزام شد و بهسرعت در زمینه اطلاعات و شناسایی رشد کرد و در قرارگاه نصر و عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس، به چشم حسن باقری تبدیل شد.
شناساییهای شبانهروزی، سرکشی به محورهای اطلاعاتی و تهیه نقشهها و کالکهای عملیاتی، اقدامات طاقتفرسایی بود که او و همرزمانش بهخوبی از عهده آن برآمدند.
انتصاب به فرماندهی تیپ/ لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع)
در پی سلسله عملیاتهای آفندی در جنوب، تیپ ۱۷ قم که در عملیات بیتالمقدس با هفت گردان وارد عمل شده بود، در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ با استعداد ۱۳ گردان پیاده در نبرد سهمگین رمضان در منطقه شرق بصره شرکت کرد. در این مقطع که ساختار جدید سپاه بهمنظور پشتیبانی از یگانهای رزم در حال تغییر و تحول بود و انتخاب فرماندهان بر مبنای بومیسازی یگانها انجام میشد، مهدی زینالدین که از ابتدای عملیات در منطقه حضور داشت، در مرحله سوم عملیات در کنار حسن درویش قرار گرفت و پس از مرحله چهارم عملیات در ۲ مرداد ۱۳۶۱ بهطور رسمی بهعنوان فرمانده تیپ معرفی شد.
این جوان که ۲۳ سال از بهار زندگیاش میگذشت، مسئولیت هزاران رزمنده از شهرستانها و روستاهای مختلف را با فرهنگها و سلیقههای متفاوت بر عهده گرفت. نام تیپ نیز به تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) تغییر کرد.
محسن رضایی در مورد انتخاب زینالدین چنین میگوید: زمانی که مسئول اطلاعات سپاه بودم، مهدی زینالدین از نیروهای زبده اطلاعاتی بود که در واحد اطلاعات سپاه قم فعالیت میکرد. با آغاز جنگ، ایشان و حسن باقری را از واحد اطلاعات به جبهههای جنوب مأمور کردم؛ لذا از همان زمان، شناخت خوبی نسبت به مهدی داشتم و او سومین فرمانده ای بود که طی مدتی کوتاه، سکان فرماندهی تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) را به دست میگرفت.
زینالدین فردی سادهزیست و سادهپوش بود. حرف زدنش، خندهها و گریههایش، رنگ و بوی خدایی داشت و زندگی و مرامش برای همه نسلها الگویی ماندگار شد.
پیام مادر شهید
مادر بزرگوار شهیدان زینالدین، با شهامت و صبر زینب گونه در حرم حضرت معصومه (س) سخنرانی کرد و با بیانی حماسی، بر شکوه و عظمت مراسم تشییع افزود و خطاب به رزمندگان گفت: ای لشکر علی بن ابیطالب (ع) هرکجا هستید، پیام مادر مهدی را بشنوید:
«فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون: خوف شما را نگیرد. هرگز محزون نشوید. حرکت کنید؛ حرکتی حسینی. حماسهسرایی کنید، هدف مقدس را دنبال کنید. از حرکت بازنایستید. مهدی و آقای او مهدی صاحبالزمان (عج) را خشنود سازید. میدانید که او همیشه به رزم و جهاد دعوت میکرد. انقلابمان را تنها نگذارید و آن را ادامه دهید. من آرزو میکنم، کاش به تعداد رگهای بدنم پسر داشتم و در راه اسلام میدادم و با خون آنها درخت اسلام را آبیاری میکردم.»
تأثیر شهادت آقا مهدی
شهادت این فرمانده شجاع و محبوب در ۲۷ آبان، رزمندگان و بسیاری از مردم در شهرهای سه استان را داغدار و مجاهدان راه خدا را در ادامه این طریق مصممتر کرد.
احمد فتوحی جانشین فرمانده لشکر ۱۷ در خصوص تأثیر شهادت مهدی زینالدین بر رزمندگان چنین گفته است: شهادت آقا مهدی، جوششی در استانهای مرتبط با لشکر ۱۷ به وجود آورد و موجب اعزامهای گستردهای در قالب کاروانهای راهیان کربلا شد.
همچنین پیادهروی رزمندگان قم به تهران و ملاقات با امام خمینی که بازتاب این حرکت بود؛ الگویی برای سایر استانها و اعزام صدهزارنفری به جبهههای جنگ شد.
منبع
کربلایی، مهدی، حماسه کارخانه نمک، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۵۸، ۵۹، ۶۰
منبع: ایسنا