حساب کاربری

مهمان‌نوازی شهید از آن دنیا

تعداد بازدید : 12
تاریخ و ساعت انتشار : شنبه 8 دی 1403 16:08
آزاده عملیات کربلای ۴ عسگر قاسمی می‌گوید: قرار بود به منزل شهید یدالله حسینی برویم و به خانواده شهید تأکید کردیم که فقط با چای از مهمانان پذیرایی کنند اما وقتی وارد منزل شهید شدیم، دیدیم انواع و اقسام میوه و شیرینی روی میز گذاشته‌اند.


به گزارش شاهد جوان، آزاده دفاع مقدس عسگر قاسمی در عملیات کربلای ۴ به اسارت بعثی‌ها درآمد و یکی از شاهدان لحظه شهادت سیدیدالله حسینی بود که بعثی‌ها با تیرخلاص او را به شهادت رساندند. 
این آزاده چند سالی بعد از آزادی از اسارت به دیدار خانواده شهید حسینی رفت که روایت او را در ادامه می‌خوانیم.
بعد از گذشت سال‌ها به دیدن خانواده سید یدالله رفتم، وقتی جزئیات اسارت و شهادت سید یدالله را برای خانواده تعریف کردم، خواهر شهید بعد از پایان دیدار گفت: همه جزئیات شهادت برادرم را در رؤیایی صادق دیدم، فقط یک سؤال دارم که شما اشاره نکردید؛ آیا برادر ما تشنه بود آب می‌خواست؟ من هم به خواهر شهید گفتم همه آنچه در خواب دیدید، عین واقعیت بوده.
این موضوع هم تمام شد. چند سال گذشت تا این‌که قرار بود به همراه جمعی از دوستان و حاج‌جعفر زمردیان از آزادگان همدان، به منزل شهید غریب اسارت سید یدالله حسینی برویم که هماهنگی با خانواده بر عهده من بود.
زمردیان، خیلی تأکید کرد که هیچ پذیرایی به جز چای نداشته باشند. من هم به خواهر شهید زنگ زدم و بعد از اصرار زیاد  قبول کرد که فقط با چای پذیرایی کند.
روز بعد از هماهنگی، وقتی وارد منزل شهید شدیم من دیدم انواع و اقسام میوه‌ها و شیرینی و شکلات آماده کرده‌اند، ما اعتراض کردیم و گفتیم: قرارمان این نبود! خواهر شهید جواب داد: به خدا قسم شما عزیزان که الان اینجا هستید، هیچ کدام از شماها برای من غریبه نیستید و همه شما را من دیشب در خواب دیدم و برادر شهیدم میزبان شما بود و به ما سفارش کرد که شما مهمان من هستند، مبادا در پذیرایی از آنها کوتاهی کنید و بعد از اینکه مهمانان من قصد رفتن کردند تمام میوه و شیرینی که اضافه آمده است را بین آنها تقسیم کنید، تا به‌عنوان تبرک به منزل خود ببرند و دقیقاً همین کار را انجام داد و حتی یک دانه شیرینی را در منزل نگذاشت بماند.

منبع: فارس

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها