شغلهای قدیمی و منسوخ شده؛
به گزارش شاهد جوان، امروز آنقدر همه چیز پیشرفت کرده که همه چیز راحت شده، ساعتمان را میگذاریم که زنگ بخورد و ساعت بیچاره با دینگ و دینگش جیغ میزند که: «بیدار شو... بیدار شو... » و ما که نمیتوانیم دل از خواب نازنینمان بکنیم، چند لعن و نفرین نثار مخترع این ساعت زنگدار و تلفنهمراهمان میکنیم و آن را خاموش میکنیم که فقط پنج دقیقه بیشتر بخوابیم.
قدیم ایام اما اینطور نبوده. نه ساعت زنگداری اختراع شده بود و نه تلفن همراهی! کسانی بودند که کارشان بیدار کردن مردم بود تا راهی کارشان بشوند. بیدارکنها با استفاده از سنگریزه و عصا و چماق استفاده میکردند تا به در و پنجره مشتریانشان ضربه بزنند. دیگر نمیشد به بیدارکنها گفت برو و پنج دقیقه دیگر بیا بیدارم کن. آنها مشتریهای دیگری هم داشتند و گزینه «چرت زدن» وجود نداشت. امروزه ساعت که زنگ میخورد دو گزینه پیش روست: چرت زدن یا بیدار شدن؟! همه هم از پنج دقیقه چرتشان نمیگذرند. اما در گذشته فقط یک گزینه پیش رو بوده است: بیدار شدن.
چراکه بیدار کنها برای شما منتظر نمیشدند یا نمیرفتند که پنج دقیقه دیگر بازگردند؛ بیدارکنها باید تمام شهر را بیدار میکردند و بعد تازه نوبت خواب خودشان میشد. آنها تمام طول روز را میخوابیدند تا بتوانند شبها بیدار بمانند و به موقع مردم را بیدار کنند.
در واقع گویی آنها از زندگی عادی و روزمره تمام مردم محروم بودند و تنها ارتباطشان با دیگران در همان سنگ زدن به شیشهها خلاصه میشده است. زندگی ساکت و تاریکی داشتند و قطعا کسی که چنین زندگی را انتخاب میکرد، چارهای برایش نمانده بود.
جالب اینکه مشابه این شغل هنوز در برخی از وستاهای کشور وجود دارد. به این شکل که در ماه مبارک رمضان، کسی قبل از اذان صبح در کوچه پس کوچههای روستا راه میرود و دعا میخواند یا سنگ ریزه به شیشهها میزند تا اهالی روستا برای سحری بیدار شوند و از نماز صبحشان غافل نشوند.
نویسنده محمدعلی قربانی
بیشتر بخوانید: هک کردن و هکرها
بیشتر بخوانید: کتابت
بیشتر بخوانید: چینی بندزن
انتهای مطلب/