حکایت
حافظ گذشته مبهمی دارد. یکی خاندان او را از عـراق عجم و اهـل رودآور (تویسرکان)از توابع استان همدان دانـسته و حافظ را متولد محلهای در شیراز. دیگری او را از اهـالی کوهـپایه اصفهان به شــمار آورده که بعـدهـا به شـیراز کـوچ کردهاند امـا آن چـه از اشــعـارش پیـداست او شــور و شـــوق وصـفنـاپذیری به شـیراز دارد. او یقـیناً خـود را اهـل شیراز میداند.تاریخ تولدش هم به طور دقیق مشخص نیسـت اما با توجه به اشعاری که در آن بـه وقـایع تـاریخی اشـاره میکند از جـمله حکومت ایلخانی تـاریخ تقریـبی ولادت حافظ را بین سالهای 713 تا 727ه.ق یعنی در قرن هشتم میدانند.
نـام او « محـمد» اســت و در روزگــار خــود بـه نـامهای شمـسالدین و حـافظ مـعروف بوده.
او القــاب دیـگری هـم دارد کـه ظاهراً پـس از مرگ به او نسبت داده شده که معروفترین آن «لسانالغیب» است. الـقاب دیگرش عبارتـند از: خواجه، تـرجمانالاسرار، سلطانالشعرا و...
نقـل است که حافـظ در دوران کودکی شاگـرد نانوا بوده و در مکتبی نزدیک همان نـانوایی به علم و تحصیل پرداخته است. او در اشعار خود به حضور در مدرسه، چهل سال تـحصیل علم و فضـل و حـفظ قرآن با قرائات مختلف اشـاره کرده و به همـین دلیل «حافظ» لقب گرفته است.
مهمترین وجه زندگی حافظ دوران شاعری اوست. او که با تأثیر از غزلیات خواجوی کرمانی شروع به نوشتن نمود، از بهترین غزلسرایان زبان فارسی است.
حافظ در قـالبهای قطعه، قـصیده، مثنوی و ربـاعی هم شـعر سـروده که همگی در دیوان وی گردآوری شده، اما عمده شهرت او بابت غزلیاتش است.
دیوان حافظ که نخستین بار پس از مرگش به دست «محمد گلندام» گردآوری شده دارای سبک شعری غالب آن زمان یعنی سبک عراقی و در وزنهای متنوع است. آرایههای ادبی اسـتفاده شده در اشـعار حـافظ، زیبا و بینـظیر و شگفتآور اسـت.حافظ در دنیای ادبی یکی از تأثیرگذارتـرین شاعران زمانه است. ترجمه اشعار او به زبانهای مختلف این تأثیرگذاری را جهانی کرده اسـت. از جمله معروفترین آنها گوته شاعر آلمانی است که شیفته اشعار و جهانبینی حافظ شده بود.
از مـفاهیم آورده شـده در اشـعار حـافظ میتـوان به مفـاهیم عـاشقانه و ستـایش معـشوق، مـدح ممدوح زمـان و اشـاره به اتـفاقات تـاریخی زمـان خـود و مسـائل عرفانی با تکیه بر معانی و داستانهای قرآن اشاره کرد.
حافظ در اشعار خود از آیات قرآن الهام گرفته که با هم چند نمونه را مرور میکنـیم:
1- مقام عیش میسّر نمیشود بی رنج
بلی به حکم بلی بستهاند روز الست
سوره اعراف آیه 172: «ألَستُ بِرَبّکُم قالُوا بلی شَهِدنا...» ( آیا نیـستم من پـروردگار شـما، گفتند آری گواه شدیم...)
2- آن همه شعبدهها عقل که میکرد
آنجا سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد
سوره اعراف، آیه 107 و 108: «فَألقی عَصاهُ فَإذا هِیَ ثُعبانٌ مُبین وَنَزَعَ یَدَهُ فَإذا هِیَ بَیضاءُ لِلناظرینَ.» (پـس انداخت عـصای خـود را پـس آنـگاه آن اژدهایی هویـدا شد و بیرون کرد دستش را پس آنگاه آن نورانی بود برای بینندگان.)
3_چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
سوره نساء، آیه 122: «سَنُدخـلَهُم جنّاتٍ تجـری من تحـتها الانـهار» ( زود بـاشد کـه در آوریمشان در بهشتهایی که زیر آنها رودها جاری است.)
4_ آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام منِ دیوانه زدند
سوره احزاب، آیه 72: «إنّا عَرَضنا الامانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَالأرضِ وَالجِبالِ فأبَینَ أن یَحمِلنَها وَأَشفَقنَ مِنها وَحَمَلَها الإنسان...» ( بـه درستی که ما عرضه کـردیم امـانت را بر آسمانها و زمین و کوهها پس ابا نمودند که بردارند آن را و ترسیدند از آن و انسان آن را برداشت...)
حافظ در سال 791 یا 792ه.ق در شیراز درگـذشت.حـافظیه مزار حـافظ امـروزه از مکانهای زیبا و گردشگری شهر شیراز است.