آموزش مهارتهای زندگی
سینا از دست مریم خیلی ناراحت بود، چون مریم ماشین او را شکسته بود.
مادر، مریم را صدا زد و به او گفت که کارش خوب نبوده است.
مریم به حرفهای مادر خوب گوش داد و بعد از سینا عذرخواهی کرد.
او به برادرش قول داد تا با پولهای قلکاش یک ماشین جدید و قشنگ برای او بخرد.