وقتی نوجوانان مراسم «چهارپایه خوانی» را به کوچه پس کوچه های شهر می آورند
از چند روز مانده به محرم و شروع عزاداری امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان من و مجید و مهدی و علیرضا و حسین و ارشیا و آرمان دور هم جمع و هر کدام مان مسئول کاری می شدیم، تا تکیه کوچیک مان را علم کنیم. من و مجید مشغول جمع کردن کمک های نقدی همسایه ها می شدیم. علیرضا از خانه شان فرش می آورد. با هم کمک می کردیم و پشتی های خانه ارشیا اینها را می آوردیم. خلاصه پارچه مشکی، پرچم، سماور و قوری و استکان و قند و چای و بلندگو و میکروفون را یک جوری و از جایی تهیه می کردیم و هر جور بود بالاخره همپای هیات ها و تکایای بزرگترها تکیه مان را راه می انداختیم. یک سال در پارکینگ خانه حاج خانم، مادربزرگ حسین، یک سال خانه مادر شهید حسینی، یک سال نزدیک بوستان تازه ساز محله با کمک بابای مجید داربست می زدیم و یک سال هم انتهای کوچه بن بست حاج آقا علوی پیش نماز مسجد محله بساط هیات مان را راه مینداختیم.

عزای امام حسین(ع) تعطیل بردار نیست
اما پارسال برای اولین بار و با ممنوع شدن تجمعات به خاطر شیوع ویروس کرونا کاسه و کوزه مان به هم خورد. رفت وآمدها و تجمعات ممنوع شده بود و راه به راه وضعیت قرمز و به دنبال آن قرنطینه اعلام می شد.
در حالی که می دیدیم کم کم بزرگ ترها خیابان ها را سیاه پوش می کنند اما از دست ما کاری بر نمی آمد.
مادر پدرهامان برای حفظ سلامتی ما اجازه نمی دادند از خانه خارج شویم، رادیو و تلویزیون هم مدام تکرار می کردند از تجمع و حضور در مکان های شلوغ خودداری کنید.
اما ما نمی توانستیم بیکار بنشینیم. باید چه کار می کردیم. چطور باید برای امام حسین(ع) عزاداری می کردیم. اصلا مگر می شود عزاداری ایام محرم و صفر را تعطیل کرد.
همه بچه های گروه مان که کم کم بزرگ تر می شد تصمیم گرفتیم درباره یک جور عزاداری که در فضای سربسته نباشد، باعث ایجاد تجمع نشود و شلوغ نباشد، اما تعداد زیادی شرکت کننده داشته باشد تحقیق کنیم.
از عزاداری مجازی و پخش زنده اینستاگرامی بگیر تا عزاداری در فضای باز و نوحه خوانی سیار و برپایی هیات های متحرک و چارپایه خوانی، مجموعه ای از گزینه های روی میز برای گروه ما بود.
بچه های مدرسه فرهنگ میراث دار آل بویه
بنابراین هر کدام از ما مسئول تحقیق درباره تاریخچه یک نوع از این عزاداری های خاص شدیم. جالب اینکه اغلب آنها تا قبل از این هم انجام شده بودند و برخی شان حتی سابقه تاریخی داشتند. مثل چارپایه خوانی که مجید تحقیق بلندبالایی درباره اش کرد و برایمان توضیح داد: «چهارپایه خوانی از زمان آل بویه در ایران رایج شده و در عصر صفویه به اوج خود رسید و در عصر ما با وجود مداحانی مانند ماشاالله چاووشی و مصطفی میرخانی ادامه پیدا کرده است. مداحی می تواند عمومی باشد اما چهارپایه خوانی خصوصی است و مداح باید مخاطب شناس باشد و در سریع ترین زمان ممکن افراد را به اوج و شور نهایی برساند و در کمترین زمان منظور روضه را به مخاطب برساند. یک چهارپایه خوان باید جایگاه اجتماعی خوب و روانی و گرمی گفتار داشته باشد. به طور کلی قبل از اینکه منبر و بلندگویی وجود داشته باشد، مداحان برای اینکه صدایشان بهتر به جمعیت برسد و همه عزاداران بتوانند چهره آنها را ببینند بالای چهارپایه می ایستادند و روضه می خواندند.
چهارپایه خوانی از آداب تهران قدیم در روزهای محرم است و هنوز هم در محله های قدیمی و اصیل این شهر برگزار می شود. چهار پایه خوانی شکلی از عزاداری است که در آن مداح یا روضه خوان روی چهارپایه می رود و با تکیه بر مهارت خود مداحی و نوحه خوانی می کند. در این سبک از عزاداری چهارپایه خوان در میان جمعیت و نه در مقابل آنان قرار می گیرد و جمعیت دور تا دور چهارپایه خوان حلقه می زند.»
این شد که در نهایت چهارپایه خوانی را انتخاب کردیم.

با زبانی که ذکر اهل بیت گفته ام هر حرفی نمی زنم
علیرضا فراهانی دانش آموز سال هفتم متوسطه دبیرستان فرهنگ واقع در منطقه دو تهران رشته صحبت را به دست می گیرد:« ابتدا با هماهنگی که با مسئولین مدرسه مان انجام دادیم قرار بر این شد که چهارپایه خوانی را از جلوی در منزل خانواده های شهدا آغاز کنیم و به مرور با کوچه های محله مان گسترش بدهیم.» این دوست دبیرستانی مان که از 12 سالگی پای کار هیات ها و مراسم مذهبی بوده ادامه می دهد:« وقتی برای پدر و مادر شهدا که اغلب مسن هستند چهارپایه خوانی می کردیم خیلی رضایت داشتند و اعلام می کردند در شرایط عادی هم برای ما حضور در هیات ها و تکایا به دلیل دوری راه یا شلوغی سخت بود چه رسد به دوران کرونا که خطر ابتلا به بیماری هم وجود داشت. علیرضا اضافه می کند:« همین رضایت آنها و دعای خیرشان به ما انگیزه می داد که کار را با حرارت و توان بیشتری ادامه بدهیم.»
به گفته علیرضا که تجربه انجام کارهای تدارکات تا انتظامات و مداحی را در هیات ها و دسته های عزاداری سیدالشهدا(ع) دارد:« بزرگ ترین وظیفه یک نوجوان در قبال قیام اباعبدالله این است که دنبال فهمیدن معنی و درک هدف قیام عاشورا باشیم و از برخورد احساسی با این مساله دوری کنیم. زیرا برخورد احساسی باعث می شود بعد از چند سال شور و حرارت مان کم شود. برای این من مطالعه را به دوستان نوجوانم توصیه می کنم و خودم هم سعی می کنم به این توصیه عمل کنم.»
او تاثیری که حضور در مراسم عزاداری اهل بیت علیهم السلام بر زندگی اش داشته را نیز اینطور شرح می دهد:« کسی که در جلسات مذهبی و هیات ها و تکایا حضور دارد برای خودش خط قرمزهای اخلاقی و رفتاری تعریف می کند و بدون اینکه لازم باشد کسی به او بگوید کجا برود و کجا نرود و با چه کسانی نشست و برخاست کند، هر کاری را نمی کند، از خیلی از جمع ها فاصله می گیرد و با دهانی که ذکر اهل بیت را گفته هر کلامی را به زبان نمی آورد. من وجود این حیا و خودداری را ناخودآگاه در رفتار و گفتارم دیدم و سعی می کنم سنم بالاتر هم که رفت آن را حفظ کنم.»
این دانش آموز هیاتی می گوید:« البته من از هر طیفی دوست دارم و خودم را در معاشرت با دوستان و همکلاس هایم محدود نمی کنم، اما سعی می کنم به جای تاثیرپذیری از سایرین من بر اساس درس هایی که از اهل بیت گرفته ام روی سایرین تاثیر بگذارم.»
نسبت به ظلم حساس شده ام
مهدی ثقفی هم 16 ساله است و چهارپایه خوانی را اوج فعالیت های خود در هیات عزاداری امام حسین(ع) می داند که از 11 سالگی شروع شده است. تاثیر حضور مستمر چند ساله در مجالس اهل بیت علیهم السلام بر زندگی اش را اینطور برای ما شرح می دهد:« نسبت به ظلم حساس شده ام. چون می دانم که پیام عاشورا ایستادگی در برابر ظلم و آزادگی بود. به طوری که امام حسین
(ع) هم خطاب به دشمنانشان فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. بنابراین تمام سعی من هم این است که اگر دیدم کسی مورد ظلم واقع شده در حد توانم در برابر ظلم بایستم و حق ضایع شده مظلوم را به او برگردانم.»
مهدی ادامه می دهد:« قیام عاشورا واقعه بزرگی بود که برای بزرگ و کوچک پیام مخصوص دارد. اما از آنجا که شخصیت و ریشه اخلاق و رفتار انسان در نوجوانی شکل می گیرد و پایه ریزی می شود بهترین زمان برای الگو گرفتن از قیام امام حسین(ع) همین دوره زندگی انسان است. ما باید دنبال پیدا کردن جواب سوالاتی باشیم که در مورد حرکت امام حسین(ع) ممکن است پیش بیاید تا در سنین بالاتر این سوالات باعث ایجاد شک و تردید نشود. سوالاتی مثل اینکه چرا امام حسین(ع) تصمیم گرفتند به کوفه بروند؟ چرا با خانواده و بچه کوچک رفتند؟ برای زنده نگه داشتن مسیر امام حسین(ع) چه کارهایی باید انجام بشود و در این مسیر وظیفه هر فرد در هر سن و سال چیست؟»
به باور مهدی عاشورا پیام های صریح و شفافی دارد که می تواند در مسیر مقابله با ظلم در تمام دنیا استفاده شود.
چه بهتر که کار با حضور خانواده شهدا آغاز شود
این همکلاسی نوجوان ما با اشاره به نوآوری گروه دوستانش در برپایی مراسم چهارپایه خوانی ادامه می دهد:« مراسم چهارپایه خوانی یکی از شیوه های قدیمی عزاداری برای اهل بیت است که به مرور به انزوا کشیده شده است. روزی که ایده چهارپایه خوانی به ذهنمان رسید هم به دنبال شیوه ای بودیم که بتوانیم با رعایت پروتکل ها عزاداری محرم را برپا کنیم و هم سنت چهارپایه خوانی را احیا کنیم و چه بهتر که این کار با حضور خانواده شهدا آغاز شد.»
وی تاکید کند:« هرچند در ابتدا جمع کردن بچه ها و هماهنگی حضورشان کمی سخت بود، اما اگر تصمیم جدی باشد کار نشد ندارد. ضمن اینکه این کار با محوریت خود بچه ها انجام می شد و خرج چندانی نداشت و فقط برای هماهنگی با اهالی محل و پیدا کردن خانواده های شهدا و ایثارگران از اولیای مدرسه کمک گرفتیم.»
خلاصه که داستان ما و گروه چهارپایه خوانی مان که قرار است از این به بعد به اسمش سفیر عشق باشد از این قرار بود و حالا امسال دومین سالی بود که زیر سایه امام حسین(ع) دل به دریا زدیم و سنت چهارپایه خوانی را به کوچه و پس کوچه های شهر آوردیم تا در فضای باز و با رعایت پروتکل های بهداشتی مجلس عزای سید و سالار شهیدان کربلا امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان را برگزار کنیم.