حساب کاربری

یادی از شهدای دانش آموز (2)

پرآوازه‌ترین بسیجی نوجوان

تعداد بازدید : 384
تاریخ و ساعت انتشار : جمعه 5 آذر 1400 18:28
فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، او را باز می‌گردانند و می‌خواهند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرشان خارج نشود.

 

پنجم آذرماه سال 1358 بود که امام خمینی (ره) فرمان تشکیل بسیج را صادر کردند؛ فرمانی که مرد و زن و پیر و جوان را در مسیری که امام برای ایران و انقلاب می‌خواست مشتاقانه دوشادوش هم قرار داد تا «بسیج 20 میلیونی» شکل بگیرد.

 

به گزارش گروه شاهد نوجوان، در میان بسیجیان پرافتخار ایران، جوانان و هزاران نوجوانان، چهره‌هایی درخشان از فداکاری و شهامت را آفریدند. نامدارترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها برای مردم شهید فهمیده است.

 

«محمدحسین فهمیده» فرزند محمد تقی در سال 1346 در خانواده‌ای مذهبی در محله پامنار شهر قم متولد شد. او دوران کودکی را همراه بقیه فرزندان خانواده و درکنار برادرش داوود که او هم سه سال بعد از شهادت محمدحسین، شهید شد، با صفا و صمیمیت و در زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان، گذراند.

 

فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، او را باز می‌گردانند و می‌خواهند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرشان خارج نشود. در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی، محمدحسین تصمیم می‌گیرد که به جبهه برود و با متجاوزان بعثی بجنگد.

 

شهید فهمیده خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هرچه تلاش می‌کند که همراه گروهی که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمی‌شود. تا با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و پیش فرمانده آنان می‌رود و از او می‌خواهد که او را با خود ببرند. فرمانده مخالفت می‌کند، اما شهید فهمیده آن قدر اصرار می‌کند تا فرمانده را راضی می‌کند که برای یک هفته او را همراه خود به خرمشهر ببرد.

او به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند تا در هجوم عراقی‌ها به خرمشهر محاصره می‌شوند. محمدرضا شمس، دوست و هم سنگر حسین زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند و به سنگر خود بر می‌گردد و می‌بیند که تانک‌های عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در تلاش برای محاصره آن ها هستند. حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد و از ناحیه پا مجروح می‌شود.

 

با این وجود خود را به تانک پیشرو می‌رساند و آن را منفجر می‌کند و خود نیز آسمانی می‌شود. افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است، همه روحیه خود را می‌بازند و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و نیروهای کمکی هم می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می‌کنند.

 

رادیو با قطع برنامه‌های خود اعلام می‌کند که نوجوانی 13 ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است. امام در پیامی جملات معروف خود را درباره او می‌فرمایند: «رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید

 

بیشتر بخوانید: 36 هزار نفری که از ایستگاه «انقلاب» سوار قطار «بسیج» شدند

 

انتهای مطلب/

 

 

 

 

 

 

 

 

  • جدیدترین ها
  • پربازدید ها