نیما یوشیج، با نام اصلی علی اسفندیاری، در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در روستای یوش مازندران به دنیا آمد. او در خانوادهای فرهنگی و آگاه به علم و ادب رشد کرد. این محیط تأثیر زیادی بر شخصیت و ذهن خلاق او داشت. نیما در دوران کودکی تحت تأثیر زیباییهای طبیعت شمال ایران بود؛ جایی که کوهها، جنگلها و رودخانهها بهطور مستقیم بر تخیل او اثر گذاشتند. این طبیعت بکر و دستنخورده دنیای متفاوتی را در ذهن او میساخت که بعدها در اشعارش بازتاب پیدا کرد و الهامبخش بسیاری از تصاویری شد که در شعرهایش بهکار برد.
در سنین نوجوانی، نیما به تهران رفت و در مدرسه سنلویی تحصیل کرد. در این زمان بود که با دنیای جدیدی از ادبیات و تفکر آشنا شد. او بهویژه تحت تأثیر ادبیات غرب قرار گرفت و متوجه شد که شعر میتواند فراتر از محدودیتهای سنتی باشد. آشنایی با آثار شاعران بزرگ جهان به نیما کمک کرد تا بهطور جدیتری به تفکر درباره شعر و هنر بپردازد و برای خود مسیر متفاوتی را بیابد. این تجربه باعث شد که او شروع به تجدید نظر در شعر فارسی و تفکر نوین درباره آن کند.
در زمان نیما، شعر فارسی بیشتر در قالبهای سنتی مانند غزل و قصیده سروده میشد. این قالبها مناسب بیان اندیشهها و احساسات پیچیده دنیای جدید و انسان مدرن نبودند. نیما یوشیج اولین کسی بود که این قالبها را کنار گذاشت و شعری نو و آزاد ساخت که بتواند احساسات و افکار انسانهای معاصر را بیان کند. او این کار را با استفاده از زبان ساده و در عین حال عمیق انجام داد تا بتواند با مردم ارتباط برقرار کند و افکار خود را به شیوهای تازه بیان کند. نیما تلاش کرد تا شاعری باشد که هم سنتها را حفظ کرده و هم با نیازهای روز همخوانی داشته باشد.
یکی از مهمترین آثار نیما یوشیج، شعر معروف «افسانه» است که در آن نگاه متفاوت او به شعر و زندگی بهخوبی مشخص است. این اثر نقطه عطفی در تاریخ شعر فارسی به شمار میآید و بهطور رسمی آغازگر شعر نو در ایران شد. نیما بهجای اینکه فقط به طبیعت بپردازد، در اشعارش مسائل اجتماعی، انسانها و دغدغههای آنها را مطرح میکرد. این شیوهی نوین باعث شد که اشعار او نه تنها برای مردم زمانهاش جذاب باشند، بلکه نسلهای بعدی نیز از آنها الهام بگیرند. با این نگاه، نیما شعر را به ابزاری برای بیان مشکلات اجتماعی تبدیل کرد.
نیما یوشیج با دیدگاه خاص خود، شعر را به زبان سادهتری تبدیل کرد که هر فردی با هر سطح ازسواد بتواند آن را درک کند. او اعتقاد داشت که شعرباید بیانکننده احساسات واقعی انسانها باشد و از این رو شعرهایش پر از تصاویری از زندگی واقعی مردم و حتی دردها و مشکلات آنها بود. این نگرش باعث شد که شعر نیما از حالت رسمی و پیچیده خارج شود و به دنیای واقعی نزدیکتر شود. او همچنین باور داشت که شعر باید انعطافپذیر باشد و با زمانه خود تطبیق پیدا کند.
نیما در طول زندگیاش تحت فشار و انتقادهای زیادی قرار گرفت. بسیاری از شاعران و ادیبان آن زمان با شیوههای نوین او مخالف بودند و معتقد بودند که نیما با تغییراتش در شعر، هویت ادبیات فارسی را تهدید میکند. با این حال، نیما همچنان به مسیر خود ادامه داد و هیچگاه از اعتقاداتش دست نکشید. او برای تحولی که در ادبیات ایجاد کرده بود، سختیها و مشکلات زیادی را تحمل کرد، اما با پشتکار و تلاش بیوقفه توانست نام خود را در تاریخ ادبیات ایران جاودانه کند. این تلاشهای بیوقفه نشاندهنده پایداری و قدرت نیما در مواجهه با مشکلات بود.