مدیریت خشم؛
مهارت های زندگی نوجوانان
یک بار مدیریت نکردن خشم در نوجوانی میتواند برای یک عمر ما را پشیمان نگه دارد.
اژدهای درونت را رام کن!
به گزارش گروه شاهد نوجوان، هر روز می بینیمشان. هر روز خدا. آدم هایی را که توی خیابان به بهانهای دست به یقه یا "دهان به یقه" شدهاند: یکی با یکی سر یک مسئله مالی دعوا دارد، یکی حس کرده یکی دیگر به او توهین کرده، یکی دیگر که ما نمیبینمش و صدایش را که ما نمیشنویم از طریق امواج نامهربان موبایل دارد به گوش این یکی میرساند و این یکی دارد با صدای بلند جوابش را میدهد، یکی دارد به کنار دستیش که خیلی مهربان کنار هم راه میروند طعنه میزند. باورش سخت است اما همه این آدمها دارند به هم "پرخاشگری" میکنند. یکی با دستش، یکی با پایش، یکی با کلمه هاش، یکی با صدایش، یکی با وارونه کردن کلمههایش. همه این پرخاشگریها تبعات دارند. برای یکی این تبعات زود اتفاق میافتد، برای یکی دیر. خلاصه اگر کسی می خواهد ماهرانه زندگی کند باید اژدهای خشمش را رام کند و نگذارد خشمش به پرخاشگری بلد شود.
بگذارید قبل از هر چیز تکلیفمان را با دو تا کلمه که در این متن زیاد از آن استفاده میکنیم مشخص کنیم: خشم و پرخاشگری. احتمالا خیلی از ما فکر میکنیم این دو تا یکی هستند اما این طور نیست. خشم یک هیجان طبیعی است. همه ما احساس خشم را تجربه میکنیم. حالا بعضی وقتها شدید بعضی وقتها خفیف. اما پرخاشگری یک رفتار است. شاید ما خشمگین شدن یک نفر را نبینیم اما حتما پرخاشگریش را میبینیم. پرخاشگری یعنی کاری که باعث صدمه دیدن خودمان یا دیگران یا اشیا می شود. معلوم است که در مورد خودمان و دیگران این صدمه حتما فیزیکی نیست. گاهی یک کلمه یا یک اخم پرخاشگرانه است.
حتما تا اینجا فهمیدهاید که همیشه خشمگین شدن به پرخاشگری منتهی نمیشود. پرخاشگری فقط یکی از نتیجه های محتمل خشمگین شدن است، اصلا جان این مطلب است که چه طور میشود خشمگین شد اما پرخاشگری نکرد.
یک ذهن خشمگین
وقتی که خشمگین می شوید بیشتر از همیشه غیرمنطقی فکر میکنیم. در واقع موقع خشمگین شدن قضاوت ما به هم میریزد. انواع و اقسام این به هم ریختن فکر را اینجا ردیف کردهایم:
تفکر همه یا هیچ: مثلا " همه گذاشتهاند توی کار من، من همیشه بد شانسی میآورم"
تعمیم بیش از اندازه: مثلا " این که الان نمره بدی آورده ام نشان دهنده خنگی من است"
ذهن خوانی: مثلا" این حتما قصدی داشته که این جور کوبیده به ماشین من"
پیشگویی: مثلا" من مطمئنم امروز هم استاد به من گیر می دهد"
باید و نباید: مثلا " من باید حال این را بگیرم تا بفهمد نباید این جور رفتار کند"
برچسب زدن: مثلا " این آدم مزخرف، دیوانه است که دارد با من این کار را می پکند."
خشم منهای پرخاشگری
چه طور می شود عصبانی شد اما پرخاشگری نکرد؟ میشود؟ بله میشود.
خشمتان را ابراز کنید
بهترین شیوه برای ابراز خشم این است که بروید توی روی طرفی که شما را عصبانی کرده بایستید و بگویید که از او عصبانی هستید. یادتان باشد این جمله ها را با " من" شروع کنید و نه با " تو". نگویید " تو من را عصبانی کردی" بگویید " من عصبانی هستم چون تو فلان کار را کردی" یا " من عصبانی هستم چون الان این شرایط پیش آمده است".
مسئله را حل کنید
هر موضوعی که باعث خشم شما شده به هر حال یک مشکل است که باید حل شود. به جای داد و بیداد مشکل را حل کنید. اول مشکل را تعریف کنید، بعد هر راهحلی که به ذهنتان می رسد را برایش ردیف کنید، بعد برای هر راهحل امتیاز بگذارید. امتیاز ها هم بر اساس خوبیها و بدیهای هر راه حل بدهید. بعد راه حلها را بر اساس امتیاز اولویتبندی کنید و در عمل اولین راهحل را آزمایش کنید. اگر جواب نداد بروید سراغ راهحلهای بعدی.
جراتمند باشید
وقتی میخواهند حق شما را بگیرند به جای این که پرخاشگرانه عمل کنید می توانید قاطع اما محترم باشید. برای این کار اول خودتان را بگذارید جای دیگران و این خود را به جای دیگران گذاشتن را به زبان بیاورید. مثلا بگویید :" میفهمم که عجله دارید..." بعد استدلال کنید: " اما چون این جا صفیه و من از شما جلوترم.." و بعد اعلام موضع کنید" ... لطفا برید آخر صف بایستید". نیازی نیست که طعنه بزنید، دست به یقه بشوید و یا خودخوری کنید.
ریلکس کنید
بعضی وقت ها نشانههای بدنی خشم ما خیلی شدید است. در این مواقع یکی از بهترین مسکنها برای بدن ما استفاده از ریلکسیشن است. خشم آن قدر بدن ما را منقبض میکند که خودمان هم دیگر متوجه غیرعادی بودنش نیستیم. برای این که ذهن آرامی داشته باشیم، میتوانیم میانبر بزنیم و بدنمان را آرام کنیم. برای ریلکسیشن روشهای مفصلی وجود دارد اما خلاصه اش این است که اول همه عضله های قابل کنترل بدنتان را تصور کنید. بعد از نوک انگشتهای پا تا فرق سر یکی یکی هر کدام را منقبض و بعد منبسط کنید. این کار را بهتر است به صورت درازکشیده انجام دهید. یادتان باشد که عضله ای را جا نگذارید. به پیشانی که رسیدید دیگر بدنتان کاملا در حالت ریلکس قرار دارد و شما می توانید فارغ از نشانه های بدنی خشم یک تصمیم غیر پرخاشگرانه بگیرید.
فکرتان را درست کنید
یک بار دیگر بخش ذهن خشمگین را بخوانید. یادتان باشد که همه این فکر های غیر منطقی می تواند شما را خشمگین و خشمگینتر کند و بنابراین احتمال پرخاشگری تان را بالا و بالاتر ببرد. لطفا هر کدام از این فکرها را یک بار دیگر ببرید زیر نمودار و ببینید که چه قدر منطقی و منصفانه هستند. آیا دنیا فقط سیاه و سفید است؟ آیا برای همه چیز باید قانون های باید و نباید گذاشت؟ آیا همه آدمها همان برچسبهای شخصیتی که ما به آن ها میزنیم را دارند؟ البته تغییر دادن ابن فکرها به این راحتی نیست. اما وقتی تغییرش دادید مطمئن باشید کمتر از دیگران عصبانی میشوید.
نویسنده:سعید جویانی
بیشتر بخوانید: مهارت های زندگی جوانان
بیشتر بخوانید: در جستجوی"من" گمشده
انتهای مطلب/